نکته اول: آقای دکتر سروش از ميان نقدهای متعددی که به سخنان اخير ايشان درباره "دين و قدرت" تاکنون منتشر کرده ام ترجيح داده اند به نوشته ای کوتاه و چند سطری پاسخ دهند که تنها بحثی حاشیه ای بود در ارتباط با اين مباحث. آقای سروش در واکنش به آن يادداشت کوتاه ابراز داشته اند که مباحث ايشان در سخنان و آثار متفکران و روشنفکران عرب سابقه ندارد و در اين ميان از عبد المجيد الشرفي ياد کرده اند و فرموده اند با اینکه با آثار او آشنايند اما مطلقا شرفي چنين مطالبی در کتاب هايش ندارد. ظاهرا مقصود آقای دکتر سروش اختصاصا بحث اقتدارگرایی است که اخيرا مطرح کرده اند. من در آن يادداشت کوتاه به طور کلی گفته بودم که در نوشته ها و آثار و آرای آقای دکتر سروش (و نه صرفا نظريه "دين و قدرت") نشانی از آشنایی و یا به تعبیری شاید رساتر نشانی از بهره وری قابل اعتنا نسبت به نوشته های مستشرقان و سنت اسلامشناسی در غرب نيافته ام و اين نکته از سخنرانی های اخير ايشان درباره "دين و قدرت" هم روشن است. علت اينکه چنين مطلبی را در آن يادداشت کوتاه ابراز کرده بودم در حقيقت تذکر به اين نکته بود که شايد مسئله اقتدارگرایی و يا استفاده از خشونت و يا "سيف" در نوشته های برخی از مستشرقين قديم و جديد به کار رفته اما نه اين سخنان اخير آقای سروش و نه اصولا آثار ديگر ايشان نشان نمی دهد چندان به سنت اسلامشناسی و تحولات و ادبيات آن در دهه های گذشته عنايتی داشته باشند و يا از نتايج آنها در بحث های خود بهره گيرند. بعد در همان نوشته کوتاه گفته ام که به طور کلی آقای دکتر سروش در آرای خود (و نه لزوما موضوع "دين و قدرت") تأثير پذيری روشنتری از روشنفکران عرب دارد و با آنها همدل تر است. در اين ميان چند نمونه را ذکر کردم و از جمله عبدالمجيد الشرفي را. در يادداشتی ديگر هم نوشتم که اصل عنایت به نسبت دين و قدرت به خصوص به دلیل توجه روشنفکران عرب در دو سه دهه اخير به مقوله فوکویی "نسبت ديسکورس و قدرت" امر بی سابقه ای نيست و در ميان روشنفکران عرب موضوعاتی مانند "الخطاب الدينی والسلطة" مکرر مجال طرح و بحث يافته. در مورد عبد المجيد الشرفي، بايد اضافه کنم که مثلا وی در کتاب الاسلام بين الرسالة والتاريخ چند صفحه را به موضوع وحی و طبيعت آن اختصاص داده و حتی از اين نظريه بحث کرده که وحی قرآنی "کلام محمد" است در عين حال که نسبتی با کلام الهی دارد (ص 36 تا 39).
نکته دوم: آقای دکتر سروش دعوت من از ايشان برای توجه و خواندن آثار تخصصی در زمينه سيره و قرآن پژوهی را دعوت و توصيه ای از "موضع بالا" قلم داده اند. چنين نيست. تمام سخن اين کمترين به عنوان دانشجوی تاريخ اين است که توقع ما از آقای سروش به ويژه اينجا و در اين موضوع که می خواهند سخنی ابتکاری و تازه و "سنت شکن" ابراز دارند اين است که احتياط به خرج دهند و نظر کارشناسان اصلی رشته سيره شناسی و قرآن پژوهی را بشنوند و بخوانند. من در نقدهای پيشين صراحتا گفتم که به گواهی کارنامه پر بار علمی آقای دکتر سروش نشانی از تخصص و يا آشنایی و پژوهش ایشان در حوزه سيره، تاريخ متن قرآنی، محيط تاريخی ظهور اسلام و تاريخ اجتماعی و فرهنگی اسلام نخستين وجود ندارد. آقای دکتر سروش اینجا درباره "فلسفه علم" سخن نمی گويد. آنجا من را شايستگی ارائه توصيه ای به ايشان نيست. اما اگر درباره تاريخ صدر اسلام اظهار نظر می کنند و می خواهند صرفا از چند روايت و آيه قرآن تحليلی از شخصيت تاريخی پيامبر به دست دهند آن وقت لازم است خود را مجهز به تخصص در اين رشته از علوم کنند. دست کم آثار تخصصی اين موضوع را نقادانه بخوانند. خواندن هم طبعا نشانه و علامتی دارد. وقتی اثری از خواندن ادبيات بسيار پر برگ سيره پژوهی و قرآن پژوهی تاريخی در سخنان و گفتارهای ايشان نيست از کجا می بايد خواننده مطمئن شود می توان حرف ايشان را در اين حوزه ها جدی گرفت؟ من اگر جای آقای دکتر سروش بودم توصيه حسن انصاری به ايشان را توصيه ای دوستانه و نه از "موضع بالا" تلقی می کردم.
نکته سوم: من در چند سخنرانی اخیر آقای دکتر سروش درباره "دين و قدرت" نشانی از بررسی ها و تحقیقات کتاب قرآن مؤرخان (کتاب سه جلدی به زبان فرانسه که در بالا معرفی شده) نديدم. من در آن يادداشت کوتاه توصيه کردم برای مطالعات مرتبط با سيره پيامبر و تاريخ قرآن و تاريخ متن قرآنی خواندن اين کتاب برای هر ناقد و هر محققی می تواند مفيد باشد و از جمله برای صاحب نظريه "دين و قدرت"؛ فارغ از اينکه با مطالب همه مقالات و نوشته های این کتاب موافق باشيم و يا نباشيم. اين کتاب (به زبان فرانسه) در سه جلد بزرگ در 3408 صفحه در نوامبر 2019 منتشر شد. تقريبا اول سال 2020 (شايد چند هفته ای قبل از تعطيلی های مرتبط با کرونا) بود که نسخه آن به کتابخانه ما رسيد و من مؤفق شدم بخشی از اين کتاب را بخوانم. آقای دکتر سروش در مقام پاسخ به من ابراز داشته اند اين کتاب را قبلا خوانده اند. اگر چنين است امیدوارم که در بحث های "دين و قدرت" آثار آن مطالعات را ببينيم. با اين همه من مطمئن نيستم که مقصود ايشان همين کتابی باشد که اواخر سال 2019 منتشر شد. شايد کتاب ديگری از آقای امير معزی را در نظر دارند. با توجه به تاريخ انتشار اين کتاب (اواخر سال 2019) و اندکی قبل از اوج گيری کرونا و اينکه ايشان گفته اند آن را در سفر بلژيک خريده اند و آن را با خود به انگلستان و بعد آمريکا آورده اند شايد منظور ايشان کتاب دیگری است. قاعدتا باید سبق/سهو اللسانی صورت گرفته باشد. به هرحال اگر روشنگری بفرمایند خوب است.
يكشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۷:۰۶