الآن به لطف توئیتر آقای مهدی نصيری يک تکه ويدئویی ديدم از آقایی که درباره نهج البلاغه اظهار نظر عجيبی داشت. نمی دانم اين آقا اصلا توانایی خواندن متن نهج البلاغه و فهم عبارات آن را دارد يا خير منتهی هر چه هست حرفش اين بود که علوی ترين حکومت تاريخ که همانا حکومت حضرت اميرالمؤمنين صلوات الله وسلامه عليه است مملو از فساد بود و حدود يک سوم نهج البلاغه درباره فساد خواص است. اميدوارم که اين تکه تنها نقل قولی از سوی سخنران باشد. چون به تجربه ديده ام که گاهی پاره ای از يک سخن را تکه می کنند و آن را از پيش زمينه اش خارج می کنند و بعد در رسانه های مجازی منتشر می کنند. من سخنم اينجا با اين آقا نيست، با این منطق است. چون شايد اصلا مقصودش همراهی با چنين سخن ناپسندی نبوده. يعنی اميدوارم. بعيد هم می دانم کسی نهج البلاغه را در عمرش يکبار ديده باشد و آن وقت بگويد يک سوم آن درباره فساد در حکومت و از سوی خواص است. مگر اینکه منظورمان از فساد آنچه به طور متعارف مردم عادی از اين کلمه می فهمند نباشد. منتهی به عنوان يک تذکر عرض می کنم:

اولا فساد در ميان مديران نه تنها قابل تبرير نيست بلکه بايد به سختی با آن مقابله کرد چرا که فساد و اختلاس و رشوه و دزدی مديران ام البلاياست برای يک جامعه و حکومت و همه مشکلات از همينجا ناشی می شود.

ثانيا در حکومت حضرت امير مطلقا چنين نبود که فساد خواص فراگير شده باشد. در هر مورد هم که اتفاق می افتاد حضرت به سختی با آن مقابله می کرد. خيلی از گفته های حضرت در نهج البلاغه هم در اين زمينه بيشتر هشدار است تا فساد و تباهی حکومتی اتفاق نيافتد. وانگهی حکومت حضرت حکومتی انقلابی نبود. حضرت با انقلاب به حکومت نرسيد. بر اساس همان ساختارهایی که از قبل و در طی بيست و پنج سال در جامعه و حاکميت شکل گرفته بود حضرت به خلافت رسيد. اصلاحات را هم تدريجی وارد کرد و البته هزينه آن را هم داد. هر جا که توانست و قدرتش را داشت با ميراث نادرست و ساختارهای غلط مقابله کرد.

بنابراين قياس مع الفارق نفرماييد و ايمان مردم را بازيچه قرار ندهید.
سه شنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۴:۱۱