کلينی درکتاب الکافی از شماری از مهمترين منابع مکتوب حديثی اماميه بهره گرفته است . در اينجا از ميان انبوهی از منابع مستقيم و غير مستقيم او، دو منبع مهم وی را که هر دو متعلق به دو نسل پيش از او بوده اند و می توانند شناخت ما را نسبت به تحول حديث از نيمه قرن سوم تا اوائل قرن چهارم در ميان اماميه بهبود ببخشند ؛ مورد مطالعه قرار می دهيم:


1- کتاب المحاسنِ ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد بَرْقي، محدث و دانشمند ذو فنون بزرگ 1
وي افزون بر حديث و فقه ، در دانشهايي مانند تاريخ ، جغرافيا ، ادب و شعر هم خُبره بوده است ؛ نك : مسعودي ، مروج الذهب و معادن الجوهر ، به كوشش محمد محي الدين عبدالحميد ، مصر ، 1384 – 1385 ق / 1964 – 1965 م ، 1/ 13 ؛ قمي ، تاريخ قم ، ص 20 – 22 ، 25-26 .
امامي در نيمه دوم قرن سوم قمري ( درگذشته 280 ق يا به احتمالي 274 ق) . اصل خاندان وي كه چندين تن از محدثان و عالمان امامي به آن منسوب هستند 2
برخي از افراد اين خاندان به مقامات علمي مهمي در دانشهاي حديث و ادب و تاريخ دست يافتند و سهم مهمي را در شكل گيري اماميه بازي كردند .
، خانداني شيعي و غير عرب است كه به كوفه باز مي گردد ؛ اما نياي وي ، عبدالرحمان به دليل فشار بر شيعيان ناچار شد از اين شهر به ناحيه اي ( احتمالا برق رود ، ميان قم و اصفهان ) در نزديكي قم مهاجرت كند3
نك : نجاشي ، ص 76 ؛ ياقوت ، معجم الادباء ، مصر ، 1355-1357 ق / 1936 – 1938 م ، 4/132 ؛ نيز نك : مدخل برقي ، محمد بن خالد ، در دانشنامه جهان اسلام .
. قم به دليل مهاجرت اشعريان شيعي مذهب 4
براي آنان نك : مدخل اشعريان در دايره المعارف بزرگ اسلامي .
به اين شهر به تدريج در قرن دوم ، تبديل به كانوني براي شيعيان شده بود و انتقال خاندان برقي به خود شهر قم شايد همزمان با اين تحولات بوده است . احمد احتمالا پس از 200 قمري متولد شده است . گرچه وي را در شمار اصحاب دو امام جواد و هادي قرار داده اند ، ولي نبايد آن را به معناي روايت از آن دو امام تفسير كرد5
براي اين موارد ، نك : مدخل برقي ، در دانشنامه جهان اسلام .
. وي از محضر ابن ابي عمير ( درگذشته 217 ق ) 6
براي او نك : مدخل ابن ابي عمير در دايره المعارف بزرگ اسلامي .
و احمد بزنطي ( درگذشته 221 ق )7
براي او نك : مدخل بزنطي در دايره المعارف بزرگ اسلامي .
مختصر استفاده ای کرد ولي در عوض از محضر حسن بن علي ابن فضال و حسن ابن محبوب ( هر دو درگذشته 224 ق )8
براي ابن محبوب ، نك : مدخل ابن محبوب در دايره المعارف بزرگ اسلامي.
بهره زيادي برده است . از مهمترين استادانش در حديث ، بايد پدرش را نام برد : محمد بن خالد برقي ( درگذشته حدود 220 ق ) از محدثان برجستة قم و صاحب دفاتر و كتابهايي در حديث بود 9
نيز نك : كلبرگ ، ص 308 .
و بسياري از روايات و منابع روايي احمد برقي به همين پدر باز مي گشت . او گرچه از اصحاب امامان به شمار آمده ، اما در اين ميان روايت او از راويان آنان در خور توجه است10
نك : طوسي ، ص 386 ، 404 ؛ نيز نك : تستري ، قاموس الرجال ، 9/252 .
. محمد برقي از شمار زيادي از محدثان عراقي روايت حديث مي كرد و پسر نيز به واسطه او و البته ديگران با مشايخ حديث عراق ارتباط مي يافت . از مشايخ حديثي محمد بن خالد برقي بايد ، ابن ابي عمير ، يونس بن عبدالرحمان ، فضاله بن ايوب ، محمد بن سنان ، علي بن مهزيار و حماد بن عيسي را نام برد11
نك : برقي ، المحاسن ، ص 39 ، 67 ، 72 و غيره ؛ اردبيلي ، جامع الرواة ، 2/108 – 109 .
. علاوه بر احمد برقي ، شماري از مشايخ حديثي قم كه نخستين موج مهم حديث در قم را تشكيل مي دادند ، از او بهره علمي بردند : كساني مانند ابراهيم بن هاشم قمي12
براي او نك : پيش از اين .
و احمد بن محمد بن عيسي اشعري . حسين بن سعيد اهوازي هم از برقي پدر روايت مي كرده است13
نك : خويي ، 16/ 63-65، 354-369 ، 21/ 218 – 220 ؛ نيز نك : مدخل برقي ، محمد ، در دانشنامه جهان اسلام .
.
احمد برقي با وجود اينكه قمي بوده ، ولي براي استماع حديث از مشايخ اماميه ، راهي كوفه شد. در كوفه از راويان امامي مانند اسماعيل بن مهران ، حسن بن علي وشّاء ، عثمان بن عيسي ، علي بن اسباط و برخي ديگر استفاده كرد و با سنتهاي روايي مختلف امامي آشنايي حاصل نمود . وي در سفر عراق ، بايد به بغداد نيز رفته باشد ، چرا كه از مشايخ آنجا مانند داود بن قاسم بغدادي ، محمد بن عيسي عُبيدي و يعقوب بن يزيد روايت مي كند . برقي از مشايخ بسيار ديگري ، نزديك به دويست تن هم روايت حديث مي كرد و اين امر احتمالا نتيجه سفرهاي مختلف او به ويژه در شهرهاي ايران بوده است14
براي فهرستي از مشايخ برقي ، نك : خويي ، 2/31-32 ، 226-227 ، 266 – 267 .
. مهمتر از آن روايت كتابها و اصول حديثي اماميه ، تقريبا كتابهاي بيش از صد تن ، بود كه همين امر آشنايي و بهره وري از سنتهاي مختلف روايي امامي را براي وي امكان پذير ساخت ، بطوري كه به خوبي مي توانست در گردآوري احاديث و نهضت جامع نويسي حديث امامي مشاركت فعال داشته باشد . البته وي در اين امر حتي از روايت از مشايخي كه گرايشهاي ويژه اي داشتند ، يا روايت كتابهاي محدثان غير معتمد و يا دفاتر روايي مجهول و احاديث مرسل هم ابايي نداشت . اين امر به اين دليل بود كه او علاقمند بود سنتهاي مختلف روايي شيعي و امامي را يكجا در ثبت خود جمع كند . روايت او از امامياني مانند احمد بن محمد سياري15
مولف كتاب القراءات.
، بكر بن صالح ، محمد بن حسن بن شمون ، و محمد بن علي كوفي ابو سُمَينه كه مورد انتقاد جناحهايي از اماميه بوده اند ، نشان از روحيه گشوده وي بر سنتهاي روايي و اعتقادي مختلف شيعي دارد ؛ چيزي كه ظاهرا احمد بن محمد بن عيسي اشعري16
نك : بعد از اين .
، محدث نامدار امامي را كه در آن زمان در قم از نفوذ و قدرت مذهبي ويژه اي برخوردار بود ، به واكنش سخت نسبت به برقي وا داشت17
نك : علامه حلي ، رجال ، ص14 ؛ ابن داود حلي ، الرجال ، به كوشش محمد صادق آل بحرالعلوم ، نجف ، 1392 ق / 1972 م ، ص 229 ؛ براي جايگاه او نزد اماميه ، نك : نجاشي ، شماره 182 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 44 ، 200 ؛ براي برقي ، نيز نك : ياقوت حموي ، المشترك وضعا ، به كوشش ووستنفلد ، گوتينگن ، 1846 م ، ص 53 ؛ همو ، معجم البلدان ، به كوشش فرديناند ووستنفلد ، لايپزيك ، 1866- 1870 م ، 1/ 575 ؛ ذهبي ، المشتبه ، به كوشش علي محمد بجاوي ، قاهره ، 1962 م ، 1/67 ؛ ابن حجر عسقلاني ، لسان الميزان ، حيدرآباد دكن ، 1329 ق ، 1/262 .
.
كتاب جامع او در حديث ، كتاب المحاسن است كه تنها پاره اي از آن، بيشتر در موضوعات اخلاقي و اجتماعي و اعتقادي باقي مانده است . اين كتاب شامل موضوعات بسيار متنوعي مي شده كه در ذيل هر يك ، برقي به نقل احاديث امامان اهتمام ورزيده است . از عناوين ابواب اين كتاب چنين بر مي آيد كه المحاسن كتابي دائره المعارف گونه بوده كه مؤلف در آن تلاش داشته است ، بسياري از دانشها و علوم مختلف و موضوعات متنوع را بيشتر در قالب حديث يكجا گردآورد . از مجموع آنچه درباره اين كتاب مي دانيم ، چنين بر مي آيد كه در برخي ابواب كتاب ، احمد برقي ، افزون بر حديث مطالب ديگري را هم آورده باشد. تعداد كتابهاي المحاسن را شيخ طوسي ، 98 و نجاشي ، 90 ذكر كرده اند كه با حذف عناوين مشترك ، بر روي هم حدود 120 عنوان را تشكيل مي دهد . ابن نديم تعداد اين كتابها را هفتاد و چند كتاب و به نقلي 80 كتاب ذكر كرده و آنگاه نام 42 كتاب را كه نزد ابن همام اسكافي بوده ، مي آورد18
در مورد عناوين موضوعات المحاسن برقي ، در گزارش منابع امامي اختلاف نظر وجود دارد ، نك : طوسي ، الفهرست ، ص 44- 45 ؛ نجاشي ، ش 182 ؛ ابن نديم ، ص 276 – 277 .
. ترتيب كتابها در فهرست ابن نديم با ترتيب آنها در رجال نجاشي مشابهت دارد و اين امر شايد برخاسته از نظم اصلي كتاب المحاسن باشد . معلوم نيست كه آيا در نسخه مؤلف ويا نسخه هايي كه زير نظر مؤلف يا با اطلاع او نسخه برداري و يا قرائت شده ، ترتيب و حجم كتاب المحاسن چگونه بوده است . شايد هم اين كتاب با يك نظم منطقي گرد نيامده و نظم آن بيشتر محصول سالهاي متمادي تأليف و گرد آمدن كتابهاي متعدد او تحت يك عنوان كلي بوده است . در مورد تأليف كتاب و چگونگي گردآمدن اين كتابها در يك عنوان كلي و اينكه آيا اين كتابها خود هويت مستقلي داشته اند ، يا اينكه از همان عصر مؤلف ، همگي جزء المحاسن قلمداد مي شدند ، اطلاعي نداريم19
در مورد كتاب الرجال كه به نام برقي به چاپ رسيده ، اين بحث مطرح است كه صورت فعلي اين كتاب از آن شخص ديگري ، شايد نواده او احمد بن عبدالله باشد ؛ در اين مورد ، نك : تستري ، 1/ 45 ؛ محمد جواد شبيري ، " ارتباط رجال شيخ و رجال برقي " ، در مجموعه آثار سومين كنگره جهاني حضرت رضا عليه السلام ، مشهد ، 1370 ش ، 2/158-159 .
. از اجزاي متعدد المحاسن تنها 11 باب ( = كتاب ) باقي مانده است . اين كتاب منبع مهمي براي محدثان بعدي و از جمله مؤلفان كتابهاي اربعه حديثي و از آن ميان كتاب كليني بوده است20
نك : ابن بابويه ، من لايحضره الفقيه ، چاپ خرسان ، 1/5 ؛ براي فهرستي از روايات او در كتابهاي اربعه ، نك : خويي ، 2/390 – 415 ، 591 – 593 ، 628 – 649 ، 16/354-369 .
؛ بطوري كه مي توان برقي و روايات او را در شمار مهمترين منابع حديث امامي قلمداد كرد . البته اين سهم بيش از آنكه مديون بخشهاي باقي مانده اين كتاب باشد ، مديون توجهي است كه محدثان بعدي و از جمله شاگردان بلاواسطه او و نيز شاگردان شاگردان او در نقل روايات و احاديث اصل كتاب المحاسن و ساير روايات و دفاتر روايي او نشان داده اند21
براي روايت منابع بعدي از المحاسن و روايات برقي ، نك : ابن ادريس ، السرائر ، 3/ 640 – 641 ؛ طبرسي ، علي ، مشكاة الانوار ، نجف ، 1385ق / 1965 م ، ص 37 ، 40 و موارد متعدد نقل از المحاسن ؛ نيز نك : نوري ، مستدرك الوسائل ، تهران ، 1382 ق ، 1/382 .
. در اين ميان طبعا قمي ها بيشترين سهم را داشته اند . در حقيقت احمد برقي يكي از پايه هاي اصلي حديث قم بوده است . برخي از مهمترين اين شاگردان عبارتند از : عبدالله بن جعفر حميري ، سعد بن عبدالله اشعري ، محمد بن يحيي العطار و محمد بن حسن صفار 22
نك : خويي ، 2/32 ، 227 ، 267.
. بيشتر اين مشايخ ، جزء استادان كليني بوده اند . محمد بن جعفر ابن بُطّه قمي ، از شاگردان و راويان او سهم مهمي در آشنايي بغداديان با منابع حديث برقي داشته است . كليني در الکافی عمدتا از طريق گروهي از روات ، از برقي روايت مي كند که از آنان به "عدة من اصحابنا " تعبير مي نمايد : علي بن ابراهيم قمي ، علي بن محمد بن عبدالله ، نوه دختري برقي ، احمد بن عبدالله ، نوه پسري برقي و علي بن حسين السعدآبادي . اينها همگي از راويان بلاواسطه برقي بوده اند23
نك : علامه حلي ، رجال ، ص 272 ؛ تستري ، قاموس الرجال ، قم ، 1410 ق ، 1/591.
.

2 – كتاب النوادر ِابو جعفر احمد بن محمد بن عيسي اشعري ( درگذشته پس از 274 يا 280 ق ) ، محدث و فقيه برجسته امامي از خاندان اشعريان قم كه پدرش ، راوي از امامان رضا و جواد هم از مرتبه بلندي نزد اماميه قم برخوردار بود24
براي پدر ، نك : نجاشي ، ص 338 .
. خود احمد از اصحاب دو امام جواد و هادي قلمداد شده ، گرچه به طبيعت دوري موطن او از آن دو امام ، روايت مستقيم چنداني از آن دو ندارد25
نك : الرجال منسوب به احمد برقي ، همراه الرجال ابن داود حلي ، به كوشش جلال الدين محدث ارموي ، تهران ، 1342 ش ، ص 59 ؛ نجاشي ، ص 82 ؛ طوسي ، رجال ، ص 397 ، 409 ؛ نيز نك : كشي ، ص 596 .
.
احمد بن محمد بن عيسي از مشايخ حديث كوفه و بغداد و نقاط ديگر عراق و ايران بهره برد و از آنان حديث شنيد ؛ طبقه اي از مشايخ كه مي بايست آثار حديثي آنان را نخستين موج جامع نگاري حديث امامي دانست ؛ مانند احمد بن محمد بن عمرو بن ابي نصر البزنطي ، حسن و حسين پسران سعيد بن حماد اهوازي ، حسن بن علي ابن فضّال كوفي، حسن بن علي بن زياد وشاء، حسن بن محبوب سرّاد، صفوان بن يحيي بجلي، ابن ابي عمير ازدي، محمد بن خالد برقي 26
نك : پيش از اين .
و محمد بن سنان27
نام اين مشايخ به عنوان مشايخ اشعري در جاي جاي كتابهاي الفهرست طوسي و الرجال نجاشي آمده است .
. در حقيقت احمد بن محمد بن عيسي از طريق اين مشايخ كه تنوع سنتهاي روايي مختلفي را براي او امكان پذير مي ساخت ، توانست با مكتبها و سنتهاي روايي مختلفي پيوند خورد و راوي و منتقل كننده كتابها و اصول كهن براي نسلهاي بعدي باشد . اما مهم سهم او در انتقال اين ميراث از كوفه به قم بود28
براي سهم معاصر او ، ابراهيم بن هاشم القمي در انتقال حديث امامي از كوفه به قم ، نك : نجاشي ، ذیل شرح حالش .
. به هرحال به همين دلايل بود كه نام او در فهارس رجال و كتب امامي مانند فهرستهاي طوسي و نجاشي به عنوان واسطه در روايت اصول و كتب كهن امامي و به ويژه به واسطه شاگردان قمي وي براي محدثان بعدي قم و بغداد به صورت مكرر مطرح مي شود .
احمد پيشواي اماميه در دوره خود در قم بوده و مرجعيت علمي و اجتماعي او مورد قبول قميان بوده است ، بطوري كه حتي وي مورد عنايت حاكم قم هم بوده است 29
نك : نجاشي ، ص 82 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 25 .
. البته اين امر به دليل انتساب او به خاندان پر نفوذ امامي و عرب اشعري در قم كاملا طبيعي است . همين امر موجب شده بود كه در قم از سلطه علمي و مذهبي خود براي به تثبیت اندیشه اعتقادی مورد حمایت خود بهره برد و گاهی حتی از آن برای به حاشيه كشیدین عده ای از عالمان متفاوت قم استفاده كند ؛ یکی از وجوه این رویکرد به سختگيري ها و شيوه هاي مورد قبول او در روايت حديث از مشايخ مختلف شيعه و از سنتهاي روايي گوناگون و از جمله در مورد روايت از گروههايي با اعتقادات غاليانه و يا وابسته به گروههاي غلات مربوط مي شود . برخورد او با احمد برقي ، محدث مهم امامي معاصرش و راندن اجباري وي از قم از نمونه هاي نامدار در منابع ماست30
نك : مدخل احمد بن محمد بن عيسي اشعري در دايرة المعارف بزرگ اسلامي ، به قلم حسن انصاري .
. مشايخ برجسته قم در دوره دوم نهضت علمي حديث در اين شهر ، يعني كساني مانند سعد بن عبدالله اشعري ، علي بن ابراهيم قمي ، محمد بن يحيي العطار ، احمد بن ادريس اشعري ، محمد بن حسن صفار و عبدالله بن جعفر حميري از محضر احمد بن محمد بن عيسي فقه و حديث فرا گرفتند . بيشتر اين افراد به علاوه حميد بن زياد كوفي كه او هم از راويان اشعري بوده ، همگي از مشايخ كليني بوده اند31
نك : ابوغالب زراري ، رسالة في ذكر آل اعين ، چاپ جلالي ، ص 159 ؛ نجاشي ، ص 82-83 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 25 ، 118 .
. كتاب مهم اشعري كه سهمي بسيار مهم در كتب اربعه و از جمله الكافي و منابع ديگر حديثي و فقهي امامي دارد ، كتاب النوادر است32
به طور نمونه ، نك : ابن بابويه ، فقيه ، چاپ خرسان ، 1/3 ؛ نيز نك : نجاشي ، ص 82 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 25 ؛ براي كتابي ناقص تحت همين نام كه با انتساب به اشعري دو بار به چاپ رسيده ، نك : مدخل احمد بن محمد بن عيسي اشعري در دايرة المعارف بزرگ اسلامي ، به قلم حسن انصاري ؛ نيز نك : پيش از اين .
. وي شمار ديگري كتاب هم در زمينه فقه و حديث داشته است33
. كليني از طريق " عدة من اصحابنا " از احمد و كتاب النوادر وي در الكافي استفاده كرده و احاديث بسياري را به نقل از وي آورده است.


  • وي افزون بر حديث و فقه ، در دانشهايي مانند تاريخ ، جغرافيا ، ادب و شعر هم خُبره بوده است ؛ نك : مسعودي ، مروج الذهب و معادن الجوهر ، به كوشش محمد محي الدين عبدالحميد ، مصر ، 1384 – 1385 ق / 1964 – 1965 م ، 1/ 13 ؛ قمي ، تاريخ قم ، ص 20 – 22 ، 25-26 .
  • برخي از افراد اين خاندان به مقامات علمي مهمي در دانشهاي حديث و ادب و تاريخ دست يافتند و سهم مهمي را در شكل گيري اماميه بازي كردند .
  • نك : نجاشي ، ص 76 ؛ ياقوت ، معجم الادباء ، مصر ، 1355-1357 ق / 1936 – 1938 م ، 4/132 ؛ نيز نك : مدخل برقي ، محمد بن خالد ، در دانشنامه جهان اسلام .
  • براي آنان نك : مدخل اشعريان در دايره المعارف بزرگ اسلامي .
  • براي اين موارد ، نك : مدخل برقي ، در دانشنامه جهان اسلام .
  • براي او نك : مدخل ابن ابي عمير در دايره المعارف بزرگ اسلامي .
  • براي او نك : مدخل بزنطي در دايره المعارف بزرگ اسلامي .
  • براي ابن محبوب ، نك : مدخل ابن محبوب در دايره المعارف بزرگ اسلامي.
  • نيز نك : كلبرگ ، ص 308 .
  • نك : طوسي ، ص 386 ، 404 ؛ نيز نك : تستري ، قاموس الرجال ، 9/252 .
  • نك : برقي ، المحاسن ، ص 39 ، 67 ، 72 و غيره ؛ اردبيلي ، جامع الرواة ، 2/108 – 109 .
  • براي او نك : پيش از اين .
  • نك : خويي ، 16/ 63-65، 354-369 ، 21/ 218 – 220 ؛ نيز نك : مدخل برقي ، محمد ، در دانشنامه جهان اسلام .
  • براي فهرستي از مشايخ برقي ، نك : خويي ، 2/31-32 ، 226-227 ، 266 – 267 .
  • مولف كتاب القراءات.
  • نك : بعد از اين .
  • نك : علامه حلي ، رجال ، ص14 ؛ ابن داود حلي ، الرجال ، به كوشش محمد صادق آل بحرالعلوم ، نجف ، 1392 ق / 1972 م ، ص 229 ؛ براي جايگاه او نزد اماميه ، نك : نجاشي ، شماره 182 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 44 ، 200 ؛ براي برقي ، نيز نك : ياقوت حموي ، المشترك وضعا ، به كوشش ووستنفلد ، گوتينگن ، 1846 م ، ص 53 ؛ همو ، معجم البلدان ، به كوشش فرديناند ووستنفلد ، لايپزيك ، 1866- 1870 م ، 1/ 575 ؛ ذهبي ، المشتبه ، به كوشش علي محمد بجاوي ، قاهره ، 1962 م ، 1/67 ؛ ابن حجر عسقلاني ، لسان الميزان ، حيدرآباد دكن ، 1329 ق ، 1/262 .
  • در مورد عناوين موضوعات المحاسن برقي ، در گزارش منابع امامي اختلاف نظر وجود دارد ، نك : طوسي ، الفهرست ، ص 44- 45 ؛ نجاشي ، ش 182 ؛ ابن نديم ، ص 276 – 277 .
  • در مورد كتاب الرجال كه به نام برقي به چاپ رسيده ، اين بحث مطرح است كه صورت فعلي اين كتاب از آن شخص ديگري ، شايد نواده او احمد بن عبدالله باشد ؛ در اين مورد ، نك : تستري ، 1/ 45 ؛ محمد جواد شبيري ، " ارتباط رجال شيخ و رجال برقي " ، در مجموعه آثار سومين كنگره جهاني حضرت رضا عليه السلام ، مشهد ، 1370 ش ، 2/158-159 .
  • نك : ابن بابويه ، من لايحضره الفقيه ، چاپ خرسان ، 1/5 ؛ براي فهرستي از روايات او در كتابهاي اربعه ، نك : خويي ، 2/390 – 415 ، 591 – 593 ، 628 – 649 ، 16/354-369 .
  • براي روايت منابع بعدي از المحاسن و روايات برقي ، نك : ابن ادريس ، السرائر ، 3/ 640 – 641 ؛ طبرسي ، علي ، مشكاة الانوار ، نجف ، 1385ق / 1965 م ، ص 37 ، 40 و موارد متعدد نقل از المحاسن ؛ نيز نك : نوري ، مستدرك الوسائل ، تهران ، 1382 ق ، 1/382 .
  • نك : خويي ، 2/32 ، 227 ، 267.
  • نك : علامه حلي ، رجال ، ص 272 ؛ تستري ، قاموس الرجال ، قم ، 1410 ق ، 1/591.
  • براي پدر ، نك : نجاشي ، ص 338 .
  • نك : الرجال منسوب به احمد برقي ، همراه الرجال ابن داود حلي ، به كوشش جلال الدين محدث ارموي ، تهران ، 1342 ش ، ص 59 ؛ نجاشي ، ص 82 ؛ طوسي ، رجال ، ص 397 ، 409 ؛ نيز نك : كشي ، ص 596 .
  • نك : پيش از اين .
  • نام اين مشايخ به عنوان مشايخ اشعري در جاي جاي كتابهاي الفهرست طوسي و الرجال نجاشي آمده است .
  • براي سهم معاصر او ، ابراهيم بن هاشم القمي در انتقال حديث امامي از كوفه به قم ، نك : نجاشي ، ذیل شرح حالش .
  • نك : نجاشي ، ص 82 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 25 .
  • نك : مدخل احمد بن محمد بن عيسي اشعري در دايرة المعارف بزرگ اسلامي ، به قلم حسن انصاري .
  • نك : ابوغالب زراري ، رسالة في ذكر آل اعين ، چاپ جلالي ، ص 159 ؛ نجاشي ، ص 82-83 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 25 ، 118 .
  • به طور نمونه ، نك : ابن بابويه ، فقيه ، چاپ خرسان ، 1/3 ؛ نيز نك : نجاشي ، ص 82 ؛ طوسي ، الفهرست ، ص 25 ؛ براي كتابي ناقص تحت همين نام كه با انتساب به اشعري دو بار به چاپ رسيده ، نك : مدخل احمد بن محمد بن عيسي اشعري در دايرة المعارف بزرگ اسلامي ، به قلم حسن انصاري ؛ نيز نك : پيش از اين .
چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱:۲۸