ما قبلا در يادداشتی نشان داديم که آنچه جاحظ در کتاب حجج النبوة درباره عقيده شيعه در مورد مصحف زيد بن ثابت گفته به معنی اتهام زنی به شيعيان از سوی او درباره عقيده تحريف قرآن نيست. سند مهم ديگری که اين نظر را تأييد می کند و اين باور ما را ثابت می کند که باور تحريف قرآن در نزد برخی از شيعيان و اتهام زنی مخالفان به شيعه در اين مورد قديمتر از نيمه سده سوم قمری نيست (و اينکه اين باور در دهه های ششم و هفتم سده سوم تنها در ميان غلات شيعی رواجی يافت) فصلی از کتاب العثمانيه تأليف جاحظ است که در آن او به ذکر آياتی می پردازد که به نظر عثمانيه در شأن ابوبکر نازل شده. آنگاه جاحظ در دنباله می نويسد: "وقالت العثمانية: فإن زعمت الرافضة أن الله أنزل في علي آيا كثيرا، فكان مما أنزل فيه وفي ولده قوله: . فأولي الأمر علي وولده. فلعمري لئن كان أصحاب الأخبار قد أطبقوا على أنها نزلت في علي وولده إن طاعتهم لواجبة، وإن كان هذا شيئا تقوله متقول، أو جاء من وجه ضعيف، فهو مع ضعفه شاذ. وليس في ذلك لكم حجة، لأن الحديث قد يحتمله الرجل الواحد الثقة عن مثله، فيكون شاذا، ما لم يكن مستفيضا شائعا قد نقل عن المستفيض الشائع..." ( ص ۱۱۵). در دنباله صفحاتی را جاحظ اختصاص می دهد به آياتی را که شيعه اماميه مورد استناد قرار می دهد و معتقد است آنها در شأن حضرت امير (ع) نازل شده. تمامی آنچه شيعه به آنها در اين قسمت استناد کرده آيات قرآن است و در اينجا نشانی از آياتی که ادعا می شود شيعيان آن را از قرآن و در شأن حضرت می دانند اما معتقدند از مصحف عثمان حذف شده ديده نمی شود. روشن است که اينجا طبيعی ترين جایی بود که جاحظ با ذکر ادعای ياد شده، عقيده شيعيان به تحريف را مطرح و استناد به آن آيات را مردود اعلام کند اما می بينيم چنين نکرده چرا که اساسا در زمان تأليف کتاب العثمانية چنين عقيده ای در ميان شيعه وجود نداشت. نويسندگانی که انديشه تحريف قرآن را امری اصيل در تشيع می دانند ظاهرا به این سند مهم تاکنون توجه نداشته اند؛ ولله الحمد أولاً وآخرا.
پنجشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۹:۵۱