از خوش اقبالی ماست که دوره تفسيری معتزلی به قلم يکی از مهمترين نمايندگان مکتب معتزله در سده پنجم قمری خراسان امروزه در اختيار ماست و ما را با پيشينه تفسير معتزلی از قرآن و نحوه تفکر و تأملات معتزليان درباره قرآن کريم آشنا می کند. حاکم چشم (حاکم جشمی) دانشمند بلند مرتبه ايرانی و خراسانی علاوه بر اين تفسير چند تفسير ديگر و از جمله به زبان فارسی نوشته بوده که متأسفانه همه از ميان رفته است. آنچه از نسخه های پر شمار اين نسخه همينک در اختيار است ريشه در سنت يمنی آن دارد که همگی البته مستقيم و يا غير مستقيم از نيشابور و ری در طول قرون گذشته راهی يمن شده اند. تعدد نسخه های کتاب نشان از اهميت و تداول آن در ميان زيديه دارد. البته معتزليان و اماميه ايران هم تا يکی دو قرن بعد از تأليف کتاب با نسخه اين اثر آشنایی داشتند. اخيرا چاپی از اين تفسير در ده جلد توسط آقای عبدالرحمان السالمي، محقق اباضی منتشر شده است. در اين چاپ خوشبختانه نسخه های زيادی اساس کار قرار گرفته و تصحيحی نسبتا خوب از کتاب عرضه شده. با وجود اينکه تلاش شده چاپی انتقادی از اين اثر عرضه شود و اختلافات نسخه ها ثبت شود اما بر اساس بررسی دقيق مجلد اول اين چاپ به نظرم اين تصحيح از چند مشکل رنج می برد:

۱- محقق کتاب از همه نسخه های موجود اين اثر که برخی از آنها بسيار هم کهنه هستند در تصحيح اين کتاب استفاده نکرده. به طور نمونه نسخه های موجود در کتابخانه های هند و ايران و برخی از نسخه های ترکيه.

۲- با وجود مقابله با نسخه های زيادی از کتاب اما همچنان تصحيح حاضر تصحيحی انتقادی به شکل کامل نيست. چرا که تبار نسخه ها و ارتباط آنها با يکديگر و ميزان اعتماد هر يک بر ديگری در مقدمه روشن نشده و در سازواره انتقادی صرفا به اختلافات نسخه ها اشاره شده بی آنکه تبارشناسی نسخه ها مبنای تصحيح نهایی نص کتاب باشد. معلوم نیست کدام نسخه ها به عصر مؤلف نزديکتر و يا به متن او وفادارترند. برای اين کار بايد تبارشناسی نسخه ها یکی یکی روشن شود و در مقدمه مورد بحث تحلیلی و تفصیلی قرار بگیرد. آنچه محقق کتاب در مقدمه درباره نسخه ها ابراز داشته برای چنين منظوری اصلا کافی نيست.

۳- متأسفانه در حاشيه های کتاب شمارگان اوراق نسخه های اساس ذکر نشده و به همين دليل پی گيری و مقابله مجدد متن چاپی با نسخه ها در صورت نياز برای خوانندگان ممکن نيست.

۴- در مقدمه بحثی تفصیلی درباره نسخه ها نيامده و صرفا ليستی بدون نظم تاريخی از نسخه ها ارائه شده. معلوم نيست کدام نسخه ها و دقیقا توسط چه کسانی در طول تاریخ قرائت و مقابله شده و سير تاريخی هر نسخه چيست و حواشی نسخه ها اگر ناظر به بلاغ و اصلاح نسخه ها بوده توسط چه کسانی در طول زمان انجام شده و کدام نسخه ها به اصول صحيحتری باز می گردند. در طول کتاب نيز تا آنجا که من ديدم از ذکر حواشی نسخه ها به شکل سیستماتيک خودداری شده است.

۵- متأسفانه در مقدمه ارتباط مجلدات مختلف از يک نسخه از کتاب که گاهی در کتابخانه های مختلف هم پراکنده شده مورد بحث قرار نگرفته است. بررسی همه نسخه های تهذيب جشمي خود باید موضوع یک رساله دکتری قرار گیرد. خوشبختانه بیشتر نسخه های این کتاب در اختيار نويسنده اين سطور هست. اگر کسی علاقه دارد که در اين زمينه کار کند لطفا پيام بگذارد.

۶- در پاورقی ها تا آنجا که در مجلد اول آن ديدم منطق واحدی برای ذکر مصادر و منابع ديده نمی شود. در واقع گاهی محقق کتاب به طور پراکنده به منابعی ديگر در پاورقی ها اشاره می کند. نظم واحدی از اين جهت در مجلد اول آن نديدم.

با اين وصف تلاشی گسترده از سوی محقق کتاب برای احيای اين اثر ارزشمند صورت گرفته و همينک ما تفسيری با اهميت از معتزله را در اختيار داريم.
چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۳