ملا امين استرابادي چه زمانی شيراز را به قصد مکه ترک کرد؟
دوستی گرامی از اصحاب کانال از من پرسيده چرا در مقاله ملا امين استرابادی که بيست و اندی سال قبل نوشتم و بعدا دو مرتبه منتشر شد در استدلال بر اينکه امين استرابادی حدود سال 1015 وارد مکه شده چنين نوشته ام: "سال ورود وی به مکه روشن نیست، ولی میدانیم که نسخهای از آثارش در سال ۱۰۱۴ق در شیراز کتابت شده است." مگر آن نسخه به خط خود استرابادي است که از محل کتابت بتوان چنين نتيجه گرفت؟ اين چند سطر را برای او فرستادم. اينجا آن را منتشر می کنم:
می دانيم که ملا امين استرابادی از اوائل سال 1015 نزد میرزا محمد استرابادي صاحب رجال درس خواندن را آغاز کرد. نمی دانیم کی رفته به مکه اما در 1014 یک نسخه از آثارش را در شیراز کتابت کرده اند. او در آن زمان محقق کم و بیش جوان و هنوز طالب علم بوده. وقتی نسخه ای از آثارش را در 1014 در شیراز کتابت می کنند یعنی اینکه خودش آن زمان در شیراز بوده و احتمالا از کسی خواسته نسخه ای از کتاب هایش را برای او کتابت کند. او آن زمان اينقدر مشهور نبود که با وجود اينکه شيراز را به مقصد مکه ترک کرده باشد کتابی از او را در شیراز کاتبان بدون حضور او در شهر استنساخ کنند. بنابراين او که در رجوع از نجف از حدود 1010 در شيراز اقامت داشت محتملا بايد تا 1014 نيز همچنان در شيراز مانده باشد. او بعد از اينکه به مکه رفت طبعا بلافاصله نزد میرزا محمد تحصیل را آغاز کرد چون در مکه در آن زمان عالم مشهور و مهم شيعی ديگری زندگی نمی کرد تا ملا امين قبل از اين استاد نزد شخص مهم ديگری تحصيل را ابتدا آغاز کند. او قبلتر به نجف رفته بود و در هنگام رسيدن به مکه توانایی حضور در مجلس میرزا محمد را داشت. بنابراین او تا 1014 باید همچنان در شیراز مانده باشد و همانجا بود که نسخه ای از یکی آثار اوليه دوران جوانی اش را لابد از کسی خواسته تا استنساخ کند.
تصويری از برگ آخر نسخه مورد بحث در بالا که کتابتش در 1014 ق است در دار العلم شیراز: تعبيری که در پايان نسخه درباره شيراز آمده عينا همانی است که در الفوائد المدنية (ص 535) آمده. دور نيست که رقم آخر نسخه به خطی متفاوت از خود استرابادي باشد. در اين مورد بايد تحقيق شود (تعبير "تحرير" شبيه تعبيری است که در پايان الفوائد به کار برده). به هرحال نسخه بايد زير نظر خود استرابادي کتابت شده باشد.
تصويری از مقدمه رساله مباحث ثلاثه استرابادي: در اينجا او اشاره می کند که در آستانه توجه او به "بعض الأسفار" (حين توجهي) شماری از فضلا از او درخواست نوشتن اين مطالب را کرده اند. اين رساله بايد بلافاصله قبل از ترک شيراز از سوی استرابادی به سمت مکه نوشته شده باشد. همان اوائل 1014. اواخر آن سال او به مکه رسيد (از طريق بصره). به احتمال قوی حج را در مکه به جا آورد و از اوائل 1015 به درس ميرزا محمد رفت.
درباره ملا امين استرابادي و برخی ابهامات درباره زندگی او (1)
اخيرا همکار ما خانم رولا ابی ساب مقاله ای در مجله مطالعات شيعی (بريل) منتشر کرد که می تواند جوانب تازه ای را درباره ملا امين استرابادي مورد بررسی قرار دهد. او بر اين باور است که استرابادي زمانی در شيراز شاگرد ميرزا جان باغنوي بوده است. اين بايد قبل از تاريخ 988 ق باشد که در آن تاريخ ميرزا جان شيراز را ترک کرد (مگر اينکه اطلاعات ما درباره زمان ترک شيراز از سوی باغنوي به کلی نادرست باشد). خانم ابی ساب اين مطلب را بر اساس رساله های کلامی/ فلسفی ملا امين که در آنجا از ميرزا جان به عنوان "أستاذنا المحقق" ياد می کند مورد تأکيد قرار داده است (در تصحيح ثلاث مسائل و همچنين خمس فوائد او که در ايران اخيرا منتشر شده هم همه جا اشاره ياد شده و يا تعبير "الفاضل المدقق" به باغنوی ارجاع داده شده است). اگر استنباط خانم ابی ساب درست باشد با اين حساب ملا امين در هنگام ترک شيراز به سمت نجف و تحصيل نزد صاحب مدارک سن و سالش بيش از آن چيزی است که پيش از اين گمان می رفت. اگر او در 988 ق حدود هجده سال سن داشته پس بايد او را متولد 970 ق بدانيم. اين مطلب با اين واقعيت که استرابادي خود را در جایی ديگر در سال 1007 ق زمانی که اجازه ای از صاحب مدارک در نجف گرفت در عنفوان جوانی می داند (نک: الفوائد المدنية، ص 58 تا 59) نمی سازد. چرا که به ترتيبی که گفتيم او می بايست در تاريخ 1007 ق دست کم سی و هفت سال داشته باشد. بنابراين من با اين نظر و ديدگاه خانم ابی ساب موافق نيستم. درباره تحصيلات نجف ملا امين استرابادي و اقامت و تحصيلات او در شيراز در يادداشت ديگری توضيح خواهم داد. در همان يادداشت درباره ميرزا جان و تقي الدين محمد نسّابه که دومی برخلاف اولی استاد استرابادی بوده است توضيحاتی خواهم داد.
نکاتی ديگر درباره ملا امين استرابادی (2)
در مقاله خانم ابی ساب که در شماره اول اين سلسله يادداشت ها از آن سخن رفت، مقصود از " المسموع من الأستاذ مدّ ظله العالي" در مقدمه رساله مباحث ثلاثه استرابادي عينا همان "استاذنا المحقق" در طی رساله فرض شده است. به نظر ما مورد اول به تقي الدين نسابه بر می گردد که استرابادی چهار سال شاگرد او بود و مورد دوم بنا بر قرائن ديگر در نوشته های استرابادی به ميرزا جان باغنوی راجع است. حال اينکه چرا استرابادي (و شايد کاتب او به اشتباه) از اين دومی به استاد ما تعبير کرده سببش بر من روشن نيست. چنانکه در يادداشت اول گفتم با توجه به اطلاعاتی که ما از ميرزا جان در دست داريم ممکن نيست استرابادي شاگرد او بوده باشد. خود استرابادي در فوائد می گويد که چهار سال در شيراز نزد تقي الدين دانش آموخته و آن در اوائل سن و عمر او بوده. در آن زمان او شرح عضدی بر مختصر ابن حاجب در اصول فقه را با شيوه بحث و شرح و بحث نزد استاد فرا گرفته بوده است (الفوائد المدنية، ص 265). من در مقاله ای که بيست و اندی سال پيش درباره استرابادی منتشر کردم بدون دسترسی به بسياری از منابعی که امروزه با انتشارشان دستیاب شده است احتمال دادم که استرابادي دو دوره در شيراز اقامت داشته: يک بار قبل از سفر به نجف و کسب اجازه از صاحب مدارک در سال 1007 ق و ديگر بار بعد از بازگشت از نجف. ما مطمئنيم که استرابادي در حدود 1010 در شيراز مقيم بوده (نک: الفواند، ص 535 تا 536؛ قس: سال تأليف اين کتاب در ربيع الاول 1031 ق). شايد چهار سال تحصيل نزد تقي الدين نسابه مربوط به اين دوره است (يعنی تا سال 1014 ق و بدين ترتيب در واقع استرابادي تنها يک دوره اقامت در شيراز داشته و آن هم بعد از دوره نجف). در اين دوره رساله ای مانند مباحث ثلاثه هم نشان از تحصيل علوم حکمی در همين سال ها دارد و گفتيم که در آن به تقي الدين در مقدمه رساله اشارتی هست و به حيات او در آن زمان. با اين وصف اين تاريخ با تعبير "اوائل سني" که درباره تحصيلش نزد تقي الدين گفته چندان سازگار نيست. نخست به اين دليل که قبل از آن در نجف نزد صاحب مدارک درس خوانده بود و آن تحصيل را چنانکه در يادداشت های قبلی گفتيم در عنفوان جوانی دانسته بود و از ديگر سو در 1010 ديگر نبايد او در اوائل عمر بوده باشد. من در مقاله قديم خود نوشته بودم که بعيد نيست که استرابادي قبل از نجف در شيراز تحصيل دانش را آغاز کرده بود و بعد مدت کوتاهی به نجف رفت و نزد صاحب مدارک حديث آموخت و اجازه ای در حديث دريافت کرد و آنگاه باز به شيراز بازگشت و اين بار شايد باز هم از محضر تقي الدين بهره علمی می برد. اين احتمال دور نيست. به ويژه اگر ثابت شود که قبل از 1010 ق او رساله هایی در حکمت و کلام نوشته بوده باشد و آن طبعا نمی تواند حاصل تحصيل او در نجف باشد (در اين مورد بايد تاريخ نسخه های خطی آثارش در کلام و فلسفه را بررسی کرد). اما چنانکه گفتم اين احتمال هم هست که استرابادي اول در نجف زندگی می کرده و بعد راهی شيراز شده و از حدود 1010 تا 1014 ق آنجا نزد تقي الدين نسابة آن چهار سال دانش آموزی در اصول و حکمت را سپری کرده است. من همچنان معتقدم احتمال اول درست تر است و او در ميانه تحصيل نزد تقي الدين مدتی کوتاه راهی نجف شد و بعد باز به شيراز بازگشت. در واقع ملا امين تا قبل از سفر به مکه و دانش آموختن نزد ميرزا محمد استرابادي و شايد اندکی قبل از آن در شيراز بيشتر دلبسته حکمت و کلام و اصول بود تا فقه و حديث. آنچه اينجا نوشتم در کليت آن با نتايجی که خانم ابی ساب درباره مراحل تحصيلی استرابادي نوشته است در عين شباهت تفاوت هایی اساسی دارد؛ به ويژه در بحث از شواهد و دلائل آن. مثلا خانم ابی ساب در مقاله اش با اشاره به مقاله پيشگفته من رساله مسائل ثلاثه را شاهدی قوی بر تأييد سخن من می داند که استرابادي قبل از نجف و بعد از آن در شيراز اقامت داشته. من چنين مطلبی را در رساله ياد شده نديدم. بحث او درباره گرايشات استرابادي در قبل از دوران مکه هم با نظر من متفاوت است ( همينجا بد نيست اشاره کنم که خانم ابی ساب معتقد است که رساله مسائل ثلاثة در سال 1014 نوشته شده که اگر اين درست باشد که به نظر من درست است در آن صورت نمی توان اشاره به تقي الدين را در آغاز رساله به ميرزا جان شيرازي راجع دانست؛ چنانکه خانم ابی ساب معتقد است، چرا که در آن زمان ميرزا جان در قيد حيات نبود و استرابادي نمی توانست درباره او تعبير " مد ظله العالي" به کار برد).
مطالب بالا 👆به پيشنهاد و درخواست دوست گرامی جناب آقای دکتر عطایی نظری که با مساعدت ايشان به متن چاپی رسائل کلامی استرابادي هم دسترسی پيدا کردم نوشته شد. از ايشان اينجا تشکر می کنم. به لطف ايشان بعد از سال ها دوباره يکی دو روزی به زندگی استرابادي پرداختم.
چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۶