من معمولاً هر چند سال يکبار چند تا کتاب آقا جلال آشتيانی را از نو می خوانم؛ به ويژه آنچه در مقدمه تصحيحات آثاری مانند شرح مقدمه قيصري و شواهد الربوبية و شرح فصوص قيصري و تمهید القواعد ابن ترکه ومنتخباتی از آثار حکمای الهی ایران نوشته و همچنين آثار مستقل خودش. مرحوم آقا جلال شارح خوبی است برای فلسفه آخوند گرچه فکر ابتکاری تازه ای نداشت اما در شرح مطالب حکما و محي الدين و قونوی و داود قيصري و حمزه فناري بسيار مسلط و خواندن آثارش حلال بسیاری از مشکلات متنی در آثار اين بزرگان است. علاوه بر اينکه زبان شيرينی دارد و آدم از خواندن آثارش خسته نمی شود. پر است از اطلاعات تاريخی و نکات و تعليقات بزرگان فلسفه و حکمت و عرفان. علت اينکه هر چند سال يکبار اين آثار را از نو می خوانم هم برای این است که مطالب را برای خودم تجديد کنم و هم به دليل انسی است که با گفتار و کلامش دارم و از خواندن آثارش لذت می برم. به خاطر دارم آن سال هایی را که نقد تهافت غزالی او در کيهان انديشه به صورت سلسله مقالاتی منتشر می شد و من هر بار که يک شماره جديد را می خواندم روزشماری می کردم برای چاپ شماره بعد و مقاله جديد. من مرحوم آقا جلال را تنها چند باری از نزديک ديدم و خدمتش رسيدم. متأسفانه فرصت بهره وری نزديک از او را نداشتم اما خود را شاگرد آثارش می دانم. خداوند او را غريق رحمت واسعه خود کند؛ آدمی بود به غايت آزاده .
پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۷