برای بازسازی متون حدیثی گذشته تنها انبار کردن نقل های یک راوی در موضوع کتابی که به او در فهارس نسبت داده اند راهکار اساسی نیست و اساساً علمی نیست. باری می دانیم فلان راوی شیعی کتابی داشته با عنوان صلات اما از کجا معلوم که همه احادیث موجود در آثار روایی بعدی به نقل از آن کتاب بوده است؟ اینجاست که بررسی شواهد تاریخی و بررسی تک تک روایات و سندها ضروری است. این کار بزرگی است که نیازمند پژوهش های گسترده ای در اسانید کتاب های حدیثی است اما پیش از آن نیازمند ارائه دیدگاه های تئوریک و نظری درباره منطق اسانید کتاب های حدیثی شیعی هستیم.
شیوه بازسازی ها که چند سالی است متداول شده عموماً با این مشکل روبروست. البته بررسی شیوه های درست تنها با کاری مداوم و به کار گیری راه حل آزمون و خطای مستمر ممکن است. صرف اینکه فلان راوی فلان دسته احادیث را نقل کرده و یا از او در منابع نقل شده و چون می دانیم آن راوی در آن موضوع کتاب داشته راه حل نهایی برای بازسازی کتاب های حدیثی نیست. این شیوه در واقع مبتنی است بر شیوه کتاب معجم رجال الحدیث مرحوم آقای خویی و طبقات الروات ایشان که ذیل نام ها روایات موجود در کتاب های اربعه با موضوعات آنها را طبقه بندی کرده اند. تازه شیوه ایشان این ارجحیت را بر کار برخی از محققان معاصر داشت که نام های مختلف راویان و اختلاف در ذکر نام ها را در اسانید با هم نمی آمیختند و می شود به راحتی اختلاف نام راوی را به حسب منابعی که از آن راوی نقل می کنند دید و مشاهده کرد. گاهی این اختلاف تعبیر در نام بردن از روات در اسانید خود راهکار خوبی برای تشخیص منبع اصلی نقل است.
در کتاب حسین مدرسی درباره میراث مکتوب شیعه درباره بسیاری از روات به کتاب مرحوم آقای خویی ارجاع داده شده است، به ویژه آنجا که از یک راوی و اصل و یا کتاب او صحبت می شود. در همان چارچوب کلی حسين مدرسی تلاش کرده احادیث مختلف راویان را بر اساس نام کتاب های منتسب به آنها طبقه بندی کند. در واقع کتاب اين نويسنده کار مرحوم آقای خویی در زمينه شناسایی منابع اسانید را تا اندازه ای تکميل می کند.
منتهی چنانکه عرض کردم این تنها قدم نخست است و کار کاملی نیست. مشکل اصلی اينجاست که چنانکه گفتم معلوم نیست هر حدیثی اگر از یک راوی در آثار بعدی نقل شده عیناً در کتابی که آن راوی درباره آن کتاب نوشته نقل شده باشد. در اینجا ما نیازمند پژوهش مورد به مورد اسناد احادیث مرتبطیم و به ویژه و از آن مهمتر شناخت سنت های مختلف روایت یک متن در منابع بعدی. وانگهی از کجا معلوم که بخشی از این احادیث ساخته های بعدی و یا اضافات دیگران چه از روی خطا و یا به عمد نباشد. بنابراین ما نخست نیازمند بحث درباره اصالت کتاب ها و اصالت نقل قول ها هستیم. این کاری است که باید به عنوان قدم دوم و در دنباله کار عظيم معجم رجال الحديث انجام دهيم.
پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۴