ارجاع به کتابی مجعول

دیدم همکارانی به کتاب اخبار فخ در تحقیقات خود ارجاع می دهند. این کتاب بی تردید از ساخته های زیدیه یمن است و اصیل نیست و به احتمال زیاد در سده هفتم قمری در یمن ساخته شده. در واقع باید آن را در ژانر قصه نویسی مانند آثار ابو الحسن بکری به شمار آورد منتهی قسمت هایی از آن بر پایه روایات اصیل پرداخته شده. درباره اش پژوهشی مستقل کرده ام. اینجا مقدمه آن را ببینید

http://ansari.kateban.com/post/1836

حکایت مکتوب های کهنسال زیدی سده دوم قمری

دوست ما آقای ماهر جرار سال ها پیش مقاله ای به عربی منتشر کرد با عنوان اربع رسائل زیدیه مبکره. در این مقاله که بسیار خوب تنظیم شده چهار متن که ادعا می شود از سده دوم قمری است و به پیشوایان زیدی منسوب شده منتشر شده و مورد تحلیلی دقیق از لحاظ ساختار و زبان آن قرار گرفته. اگر این متن ها اصیل باشند از نقطه نظر شناخت ما نه تنها درباره زیدیه و تشیع قدیم مهم اند بلکه حتی درباره داوری های ما درباره زبان و واژگان دینی و مذهبی در سده دوم و تحول مفاهیم کلامی و مذهبی و فقهی بسیار ارزشمند خواهند بود خاصه که تعداد متون اصیل از سده دوم قمری چندان زیاد نیست. آقای جرار تلاش زیادی کرده تا این متن ها را از نقطه نظر زبانی و گفتمانی تحلیل کند و با متون اصیل دیگر آن دوران مقایسه کند. با این همه یک مشکل اساسی در این میان هست که کار را به کلی خراب می کند. از این چهار متن منبع سه متن آن تنها کتاب اخبار فخ است که کتاب مجعولی است و مطلقا نمی تواند به تنهایی مورد استناد قرار گیرد. با دقت در متن برخی از این چهار مکتوب به سادگی می توان آثار جعل را نشان داد. فقط متن نامه ادریس بن عبد الله به اهل مصر در کتاب المصابیح حسنی نقل شده که به احتمال زیاد دست کم هسته اولیه آن اصیل است و مشکلی ندارد. مابقی متن ها مطلقا قابل اعتنا نیستند و باید به کلی از تحقیقات تاریخی کنار گذاشته شوند. این مقاله به فارسی هم ترجمه شده.


درباره چهار مکتوب زیدی (۱)

مکتوب اولی که آقای ماهر جرار منتشر کرده، رساله ای است منسوب به ابراهیم بن ابی یحیی به شخصی به نام ابو محمد الحضرمی. در متن اخبار فخ ادعا شده ابراهیم بن ابی یحیی، محدث و فقیه برجسته سده دوم قمری (و از استادان شافعی) از داعیان یحیی بن عبد الله و از اصحاب او بوده. این سخن در هیچ منبع دیگری نیامده و به کلی با آنچه از زندگی ابن ابی یحیی می دانیم منافات دارد. ابن ابی یحیی در منابع به عنوان کسی شناخته است که باورهایی قدری و جهمی داشته که احتمالا به معنی باور او به نوعی اعتزال است (باوری که بدان هم منسوب شده). او البته با امام صادق (ع) مرتبط بود و در مدینه ساکن بود. عقاید شیعی هم داشته اما دقیقا معلوم نیست مذهب او چه بوده است. فی المثل راوی حدیثی درباره جواز مسح علی الخفین است و همین نشان می دهد که او از جارودیه (و طبعا امامیه) نبوده است. از دیگر سو می دانیم که زیدیه در سده دوم باورهایی غیر معتزلی داشته اند گرچه شباهت هایی هم با آنها داشته اند. به نظر می رسد که ابن ابی یحیی بیشتر متمایل به معتزله بوده. هر چه هست گرچه او به اهل بیت تمایل داشته اما دلیلی قوی در دست نیست او را زیدی بدانیم. آقای ماهر جرار بر پایه همین مکتوب و در مقاله ای که مستقلا درباره ابن ابی یحیی نوشته اند او را جارودی و از اصحاب یحیی بن عبد الله می داند. می دانیم که یحیی بن عبد الله خود تمایل به جارودیه داشته. متن مکتوب به وضوح نشان می دهد که اصیل نیست و به نظر من ساخته زیدیان یمن در عصر المنصور بالله عبد الله بن حمزه است. در متن مکتوب و در خطاب به ابو محمد الحضرمی اشاره ای هست به رافضیان اهل غلو. بنابر ادعای کتاب اخبار فخ ابو محمد الحضرمی در مصر زندگی می کرده و این نامه برای آنجا فرستاده شده بوده. این اشارات همه ساختگی است و اصلا نمی تواند برای بازسازی عقاید امامیه و جارودیه و غلات شیعی و فعالیت زیدیه در آن دوره به کار آید. احتمالا منصور بالله از این متن برای رد مطرفیه که دشمنان او بودند بهره می گرفته است. در این متن به احتمال زیاد تعبیر اهل الفریه من الرافضه الغلاه اشاره به آنان دارد.


مکتوب ادریس بن عبد الله به قبائل بربر (۲)

آقای ماهر جرار معتقد است در اصالت این مکتوب نمی توان تردید کرد. به نظر من این متن ساخته دوران المنصور بالله است. نخستین بار هم در کتاب او و در کتاب مجعول اخبار فخ این متن نقل شده. سبب اصلی جعل متن هم چنانکه از خود این مکتوب بر می آید دادن نشانی است برای اثبات موضع حق منصور بالله در جنگ ها و رفتار خشونت آمیزش با مطرفیان یمن. در این مکتوب از آیه بغی سخن می رود که منصور بالله در آثارش بدان مکررا استناد می کرده و احکام بغی را برای مطرفیان به کار می برده است. جالب است بدانیم که این متن را معلوم است یک معتزلی تمام عیار نوشته. ادریس بن عبد الله معتزلی نبود. در این متن بحث امر به معروف و نهی از منکر بسان یک عقیده و جزیی از ایمان و با دیدگاهی معتزلی توصیف شده. روشن است که در دوران المنصور بالله تدوین چنین متنی از سوی زیدیه ممکن بود اما نه در دوران ادریس بن عبد الله و سده دوم قمری. نوع نگاه نویسنده این متن به مقوله خروج و دعوت کاملا نگاهی متأخر در میان زیدیه است. این متن ربطی به سده دوم ندارد. به هیچ روی نمی توان به این متن به عنوان سندی از سده دوم قمری نگریست.


مکتوب یحیی بن عبد الله به هارون الرشید (۳)

این مکتوب از جعلی ترین بخش های کتاب اخبار فخ است. متنی است بلند بالغ بر پانزده برگ چاپی با نثری متکلفانه و غیر آشنا با سده دوم قمری. آقای جرار هم نسبت به اصالت این متن تردید دارد. سببش هم این است که در این مکتوب یحیی بن عبد الله هارون را متهم به تخریب مزار امام حسین می کند، کاری که نه هارون بلکه این متوکل بود که چنین کرد. متن و محتوای آن به قدری ناشیانه تنظیم شده که معلوم است کسی که آن را ساخته از فضای سده دوم قمری به کلی دور بوده است. در متن کتاب اخبار فخ چنین وانمود شده که این متن به روایت ابن شبه و احتمالا مدائنی نقل شده است. این در حالی است که مرگ مدائنی مدتها قبل از تخریب قبر امام حسین (ع) توسط متوکل اتفاق افتاده. به هرحال این متن به کلی اثر وضع قصه نویسی است که بر اساس چند روایت درست متن مکتوب را برساخته است.


متن های خطب و بیعت نامه و مکاتیب کتاب اخبار فخ

در کتاب اخبار فخ تعدادی متن به عناوین مختلف خطبه و یا بیعت نامه و مکاتیب از حسین فخی و یحیی و ادریس فرزندان عبد الله محض نقل شده که در پایان کتاب در صفحه ۳۹۳ فهرست آنها دیده می شود. شاید جز یکی دو مورد آنها مابقی در واقع همه متن های مجعولی است که به هیچ روی نمی توان پیشینه به کارگیری اصطلاحات مذهبی و دینی و یا سابقه باورهای اعتقادی را بر اساس این متن ها در بررسی تاریخ زیدیه به بحث گذاشت. آقای جرار در مقدمه خود بر کتاب اخبار فخ و همچنین در چند مقاله ای که در حول و حوش این کتاب منتشر کرده اند چنین کرده اند و زحمات بسیاری هم کشیده اند. اما متأسفانه باید گفت به دلیل جعلی بودن این متن ها این زحمات به کمک ما در زیدی پژوهی نمی آید. من هیچگاه در مطالعات زیدی خود به این متن ها ارجاع نداده ام و آن هم به سبب این است که اساسا کتاب اخبار فخ را متنی مجعول و در ژانر قصه نویسی و به احتمال زیاد مجعول اواخر سده ششم در یمن می دانم.


پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۵