در سده نوزدهم نهضت علمی بزرگی به سبب پیروزی اصولیان بر اخباریان رخ داد که هنوز ابعاد آن کاملا مطالعه نشده است. از یک سو نهضت اصولی وحید بهبهانی و شاگردانش و ارائه منظومه جدیدی در علم اصول و از دیگر سو توجه اصولیان به مباحث فلسفی و رشد نهضت فلسفی مکتب آخوند در میان حکما و اصولیان اصفهان و سپس عتبات و طهران. در این میان آغاز نهضت تقریر نویسی دروس اصولی و فقهی و همچنین تأسیس مدارسی با هدف تدریس حکمت و طبعا رونق صنعت چاپ سبب شد که آثار انبوه و متعددی به عنوان محصول سنت های مدرسی تدوین و بعضا منتشر شود. برای شناخت فضای فرهنگی و دینی دوران قاجار ما می بایست این آثار را مطالعه کنیم. درست است که در نظر بدوی بسیاری از آثار اصولی و فقهی و حتی فلسفی به نظر تکراری می آید و در اصول می گوییم تا قوانین و حاشیه معالم و فصول و ضوابط و رسائل و مطارح هست دیگر چه نیازی است که ما به دیگر اثار اصولی توجه کنیم اما به تجربه شخصی در این دو سال اخیر که بیشتر با رسائل ناشناخته و کمتر شناخته اصولی عصر قاجار سر و کار داشته ام عرض می کنم که چنین نیست. بسیاری از رسائل دوران قاجار شایسته توجه و دقت است و تأملات نظری دقیقی را از سوی اصولیان و حکما درباره مسائل مختلف و دقت های نظری نشان می دهد. در فقه که اصلا باید سخن از صدها و هزاران کتاب کرد. صدها دوره های مختلف فقه در شرح ارشاد و شرایع و مختصر نافع و مفاتیح و غیره و غیره. به واقع اعجاب آور است این دوران. کافی است یک موضوع را هر پژوهشگری مورد توجه قرار دهد و در پیرامون آن تمامی رسائل و کتاب های مرتبط در این دوران را ببیند تا بتواند صدق این گفته را دریابد. همین موضوع مقدمه واجب به طور مثال و یا مسئله ظن و انسداد را مثلا. دوره قاجار از این حیث حقیقتا شگفتی ها دارد. البته در کنار آن نوعی اخباری گری محدث مآبانه غیر اصولی هم در جریان بوده که آثار و نتایج آن را می شناسیم. اما در عین حال تأملات نظری اصولیان سده نوزدهم هنوز خیلی جای کار و بررسی دارد. بنیاد فقه شیعی امروز و نتایج سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و دینی آن بر پایه سده نوزدهم استوار است.
پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۹:۲۱