از دیروز تا الآن مشغول خواندن مجدد کتاب مصباح الهدی بودم. متنی است مختصر در آنچه مؤلف علم اصول خوانده و چنانکه گفته شده حاوی گزیده آرای اوست در این زمینه و آخرین اثر مؤلف در این باب است. بی هیچ گفتگو باید گفت بخش اعظم این کتاب اصلا علم اصول نیست. یعنی بحث هایی است که به کار موضوعات اعتقادی می آید. علم اصول خواندنش گویا تنها با اشتراک لفظی قابل تفسیر است. قسمتی از آن البته به نحوی به علم اصول مرتبط است منتهی از نوع علم اصولی که اخباری ها می نوشته اند. مرحوم میرزا در آغاز کتاب از منطق و علوم تصوری و تصدیقی بشری انتقاد می کند و آن را رد می کند و بخش زیادی از کتاب را به بحث نور عقل و علم می پردازد. اما دقیقا روشن نمی کند که در نهایت به جای آن علوم تصوری و تصدیقی آنچه خود پیشنهاد می کند چگونه و به چه شکل کارایی در علم اصول و یا حتی شیوه استدلال و معرفتشناسی دارد. البته مطالبی درباره نحوه دلالت الفاظ بر معانی و ریشه زبان و علم بر اساس همین دیدگاه خود می کند که معلوم نیست نهایتا نقطه محوری و یا کاربردی آن در بحث اصول چیست. به نظر می رسد این موضوع که همواره ذهن مرحوم میرزا را به خود مشغول می داشته نه به دلیل تعمق در آثار فلاسفه و منطقیون و بل تأمل در آثار اصولیون متأخر بوده و بحث های دراز دامن آنان در موضوع الفاظ و دلالات و معنا و وضع و مشتق و از این قبیل او را به نفی منطق ارسطویی به کل و ابداع چنین دیدگاهی درباره نور علم و عقل کشانده است (یعنی از تورم علم اصول به معارف رسید و نه از فلسفه و نقد آن به معارف) . ایشان البته برای اثبات نظر خود به روایاتی استناد می کند، استناداتی ساده به مشت مشت روایات. اما مشکل در این استنادات این است که این روایات به همان اندازه که می توانند به کار منطقیون و اهل علوم بشری بیایند به کار ایشان هم می آیند. در واقع هر طرف می تواند منظور خود را بر روایات علم و عقل تحمیل کند. لیس الا.
تنها قسمت اصولی واقعی کتاب بخش اصول عملیه در پایان کتاب است که به نظر نمی رسد چندان محل توجه اصولیون معاصر قرار گیرد. زبان و نثر کتاب بسیار ویژه است. از نکات جالب کتاب آمیختن قیاس تمثیل با قیاس برهانی است که البته اشکال معروفی است درباره آثار مرحوم میرزا و گویا پاسخی هم ندارد. هر چه هست بعید است کسی علم اصول کلاسیک را وانهد و به این علم اصول دلبسته شود. من همواره به تفکیکیان گفته ام شما منطق و فلسفه و کلام و اصول و عرفان را از ما می خواهید بگیرید. باشد. جایش چه می خواهید تحفه دهید؟
شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۶:۰۱