۱- اجوبه تبانيات شريف مرتضی از مهمترین رساله های اوست. موضوعش درباره اخبار آحاد و اجماع و دیدگاه شریف مرتضی درباره این دو موضوع است. پرسش ها را ابن التبان که خود در این فن تخصص داشته و با آرای معتزلیان کاملا آشنا بوده طرح کرده و در واقع همانطور که مرتضی خود می گوید پرسش ها در حقیقت چالشی بوده است. متن پرسش ها هم بلند است و تنها سؤالاتی کوتاه و از سر استفتاء نبوده است. متأسفانه این رساله به حالت بسیار آشفته ای چاپ شده و بخش هایی از آن اصلا قابل فهم نیست. جاهای متعدد آن هم افتادگی دارد. خوشبختانه از آن نسخه ای (البته ناقص) در کتابخانه آستان قدس هست از سده هفتم قمری. باید این رساله با دقت تصحیح شود. خلاصه مطالب آن را در کتابی که با آقای امین احتشامی درباره خبر واحد نوشته ایم به انگلیسی ترجمه و تحلیل کرده ایم.


۲- سه کتاب تازه از شریف مرتضی

از الطاف الهی به من این بوده که در کشف و توجه دادن به سه کتاب مهم شریف مرتضی سهمی داشته باشم: سال ها پیش در کتابخانه آستان قدس نسخه کتاب الصرفه را برای نخستین بار شناسایی کردم. در فهرست کتابخانه این نسخه به عنوان کتابی مجهول شناسایی شده بود و البته به دلیل قدمت نسخه به خاطر دارم شاید تنها بیست دقیقه ای به من فرصت داده شد در حضور یکی از متولیان کتابخانه نسخه را از نزدیک ببینم. به لطف الهی در همان مدت کوتاه نسخه را شناسایی کردم و در مراجعت به تهران مقاله ای نوشتم در معرفی کتاب که در نشر دانش منتشر شد. بعدا از ابن عم دانشمندم آقای محمد رضا انصاری قمی خواستم که کتاب را تصحیح کند و او تمام همت خود را در تصحیحی پاکیزه از کتاب به کار گرفت و کتاب منتشر شد.

در برلین چند سال پیش نسخه رساله اجوبه سلاریه را در کتابخانه دولتی آنجا دیدم و بعد با نگاه به فهرست ها و مقایسه آغازها و انجام ها دیدم که نسخه های دیگری از کتاب هم در ایران موجود است و از آن جمله نسخه کهن سالی در آستان قدس که مورد توجه قرار نگرفته بود و بسان کتابی مفقود تلقی می شد. همان زمان مقاله ای در کاتبان درباره اجوبه سلاریه نوشتم و همینک این رساله مهم مرتضی با تصحیح من و زابینه اشمیتکه در چاپخانه است. رساله سلاریه از مهمترین نوشته های شریف مرتضی در لطیف الکلام است.

همان زمان که روی سلاریه کار می کردم دیدم در مجموعه کهن سال یاد شده آستان قدس لا به لای برگ های رساله تبانیه مطالبی هست که مربوط به آن نیست. با تحقیق و تفحص و دقت در مجموعه های خطی دیگر که در برلین عکس هایی از آنها داشتم پی بردم که اجوبه طرابلسیات اولی از شریف مرتضی که از مهمترین رساله های اوست و قرن ها مفقود تلقی می شد موجود است با اینکه نظر کسی را تا آن زمان به خود جلب نکرده بود. همان زمان مقاله ای در کاتبان نوشتم و با همکاری زابینه اشمیتکه آن را تصحیح کردیم (بر اساس نسخه کهنسال و البته ناقص آستان قدس و چندین نسخه دیگر آن). از آن زمان تاکنون تحلیلی تفصیلی بر رساله اجوبه طرابلسیات اولی می نویسم که امید می برم با برگزاری کنفرانس شریف مرتضی در قم آن را به ناشر بسپارم. این رساله از جهتی از مهمترین رساله های مرتضی است و در آن بحث های مهمی در خصوص مباحث کلامی دیده می شود. فحمداً له ثم حمداً له.


۳- وضعیت تصحیح رسائل شریف مرتضی

بی تعارف بگویم در سرتاسر عمرم تصحیح متونی را به بدی و آشفتگی و شلختگی در کار نشر رسائل شریف مرتضی که به همت دو بزرگوار سال ها پیش منتشر شد ندیده ام. بی تردید وضعیت این متون چاپی به مراتب از بدترین نسخه های خطی این متن ها بدتر است. ای کاش این عزیزان این مجموعه را منتشر نمی کردند و می گذاشتند کسانی با صلاحیت لازم در این کار و با دقت و تأمل این متن ها را منتشر کنند. اصلا چیزی بالاتر بگویم. چاپ این مجموعه نه تنها کمکی به شناخت ما از شریف مرتضی نکرد بلکه باز بی تردید می گویم در تحریف شخصیت و اندیشه های او تأثیری تمام داشته است. بخشی از رساله های چاپ شده در این کتاب چهار جلدی اصلا تألیف مرتضی نیست (در این مورد قبلا نوشته ام و باز در یادداشت هایم مطالبی تازه هست که به تدریج منتشر می کنم) و بخشی دیگر به قدری با تحریف منتشر شده که گاه مطالب مرتضی به کلی غیر قابل فهم است. گویا ویراستاران این کتاب متن ها را بی آ‌نکه بخوانند تصحیح کرده اند. کتاب ذخیره هم به همین اندازه بد تصحیح شده است. شریف مرتضی در تصحیح مجموعه آثارش تا حالا که چندان خوش اقبال نبوده است.


۴- نسخه های خطی آثار شریف مرتضی

از اقبال بد شریف مرتضی گفتم. اینجا بد نیست اشاره کنم به وضعیت نسخه های خطی آثار او. جدا از چند اثر شریف مرتضی مانند امالی که نسخه های کهنه متعدد دارد از بیشتر آثار شریف مرتضی نسخه کهنه یا وجود ندارد و یا بسیار محدود است. آثار ادبی او از اقبال بیشتری برخوردار بوده اند. فضل الله راوندی در حفظ و روایت آثار ادبی مرتضی سهم مهمی دارد. در مقابل، از آثار کلامی او تعداد نسخه های قدیمی بسیار محدود است. در این میان یک نسخه کهنه از الذخیره موجود است که توسط قرائیم محفوظ مانده. دیگر نسخه های الذخیره نسخه های چندان مطلوبی نیستند. الملخص که تنها یک نسخه متأخر دارد. ذریعه مرتضی هم وضعش چندان بهتر نیست گرچه چند نسخه متأخر دارد. الشافی که مهمترین اثر شریف مرتضی است نسخه کهنسال ندارد. خوشبختانه الصرفه او نسخه کهنه سال دارد گرچه تنها نسخه موجود کتاب است. وضعیت رسائل او هم بهتر نیست. جز نسخه کهنه آستان قدس و نسخه کهنه سال سلاریه در برلین و چند نمونه محدود دیگر بیشتر رسائل و اجوبه او نسخه های جدید و مملو از اشتباهات دارد. به عقیده من مخالفت با علم کلام بهشمی و همچنین ظهور کلام فلسفی خواجه و جریان های حدیث گرایی همه و همه در از میان رفتن آثار کلامی شریف مرتضی تأثیر داشته است. متأسفانه مهمترین آثار فقهی و خلافی او نیز از میان رفته است. آنچه هم از نسخه های رسائل و اجوبه شریف مرتضی در اختیار است به قدری آشفته و برگزیده هایی از اینجا و آنجاست که هویت و منبع اصلی آن مسائل همه جا دقیقا روشن نیست، به شرحی که بعدا با تفصیل بیشتر خواهم گفت.


۵- چگونه اصالت کتاب های شریف مرتضی را بررسی کنیم؟

به شریف مرتضی آثاری نسبت داده شده که نامشان در فهرست های نجاشی و شیخ و بصروی دیده نمی شود. برخی از این آثار بی تردید اصیلند. منتهی شماری دیگر هستند که اصالت آنها قطعا درست نیست، مانند انقاذ البشر و رساله الحدود والحقائق. برخی هم اصالتشان جدا مورد تردید است.

به نظر من یکی از راه های سنجش اصالت آثار شریف مرتضی این است که آیا در این آثار به کتاب های دیگرش ارجاع داده یا خیر. شریف مرتضی را عادت این بوده که در نوشته های خود به آثار قدیمتر خود به ویژه آثار مهمش مانند الشافی و المقنع و الملخص و الذخیره و برخی اجوبه قدیمی خود ارجاع دهد. کمتر کتاب اصیلی هست از مرتضی که ارجاع به آثار قدیمتر خودش در آن نباشد. این به نظر من یکی از ملاکات مهم در تشخیص اصالت کتاب هایی است که انتساب آنها با مشکل روبروست.


۶- نسبت کتاب ذخیره با کتاب الملخص مرتضی

قبلا درباره این موضوع نوشته ام. من معتقدم کتاب ذخیره در آغاز به صورت نوشته ای مختصر در علم کلام و از آغاز بحث های معمول در کتاب های کلامی نوشته شد اما بعد از آنکه مرتضی تحریر و املای الملخص را رها کرد تصمیم گرفت درست از جایی که ملخص رها شد سیر مباحث ذخیره را تفصیلی طرح و بحث کند. نتیجه اینکه این دو کتاب با یکدیگر و مجموعا کل مباحث کلام را به صورت تفصیلی پوشش می دهد. اینجا سند دیگری را می آورم که باز همین فرضیه را تأیید می کند:

مرتضی در پایان کتاب جمل العلم والعمل می نویسد:

وإذا كنا قد انتهينا إلى هذه الغاية فقد وفينا بما شرطنا في صدر هذا الكتاب ، فمن أراد التزيد في علم أصول الدين والغوص إلى أعماقه وتغلغل شعابه فعليه بكتابنا المرسوم ب ( الذخيرة ) ، فإن آثر الزيادة والاستقصاء فعليه بكتابنا ( الملخص ) ومن أراد التفريع واستيفاء الشرع وأبوابه فعليه بكتابنا المعروف ب ( المصباح ) ومن أراد الاقتصار فما أوردنا هنا كاف شاف.

اين عبارات نشان می دهد که کتاب ذخیره در طرح اولیه کتاب کاملی بوده اما در قیاس با الملخص تفصیلات کمتری را به بحث می گذاشته. کتاب جمل العلم والعمل را مرتضی زمانی گویا می نوشته که هنوز تألیف الملخص رها نشده بوده است. در این کتاب مرتضی به کتاب الصرفه خود هم ارجاع می دهد (ص ۱۹ چاپ موجود در رسائل چاپ اشکوری). می دانیم که الصرفه از کتاب های نسبتا اولیه مرتضی است که گویا کم و بیش هم زمان با الشافی نوشته شده است، زمانی که شریف مرتضی با خواندن المغنی تلاش کرد به برخی مطالب قاضی عبد الجبار پاسخ دهد. همه کتاب هایی که در اینجا نام برده شد (و از جمله المصباح در فقه که مفقود است) کم و بیش از نخستین تألیفات مرتضی است.


۷- مسئله فی خلق الافعال از شریف مرتصی نیست

این رساله کوتاه که در جلد سوم رسائل مرتضی چاپ شده نباید از او باشد. شیوه تألیفی آن با آثار مرتضی متفاوت است و بیشتر می ماند که تألیفی باشد از قاضی عبد الجبار و یا یک معتزلی غیر شیعی قبل از دوران مرتضی. در این رساله از اشاعره یادی نشده و تنها از آنان با تعبیر کلی مجبره یاد شده که خود قرینه ای است بر تألیف آن در سده چهارم و شاید قبل از عصر شکوفایی مرتضی.


۸- مسئه فی نفی الرؤیه هم از مرتضی نیست

این رساله هم که در مجلد سوم رسائل چاپ شده نباید از او باشد و اصلا گویا تکه ای است از کتابی دیگر به احتمال قوی از یک معتزلی غیر شیعی. شاید از زمان قبل از قاضی عبد الجبار آن زمان که هنوز مرسوم بود از مرجئه در شمار گروه های کلامی یادی شود (نک: ص ۲۸۱). کتاب بی تردید تألیف یک عالم غیر شیعی است و به نظر من باید تألیف سده چهارم باشد.


۹- مسئله فی الحسن والقبح العقلی
این رساله با وجود آنکه در آن قرینه استواری وجود ندارد که از مرتضی باشد اما حتما از اوست.، یکی از قرائن همین است که در آن طبق شیوه معمول خودش می نویسد: وقد بینا الکلام فی هذه المسأله واستقصیناه فی مواضع من کتبنا (رسائل، ج ۳، ص ۱۸۰). این شیوه ارجاع دهی مرتضی است.


۱۰- مسأله فی احکام اهل الآخره

با اینکه انتساب این رساله مهم به مرتضی بر اساس شواهد بیرونی نیست اما بی تردید این اثر تألیف اوست. شیوه بحث در این رساله کاملا سبک بحث های مرتضی را دارد و تعابیرش شبیه تعابیر اوست در کتاب های مسلم الثبوت (مانند تعبیر: مما یمضی فی الکتب...، ص ۱۳۴ ج ۲ رسائل و یا نحوه بحث از ان قیل و قلت هایش). همچنین وقتی از شیوخ معتزله مانند ابو القاسم بلخی یاد می کند از آنان تعبیر به شیخنا نمی کند بنابراین نویسنده معتزلی کتاب نمی تواند یک معتزلی غیر شیعی باشد.


۱۱- حقیقت کتاب انقاذ البشر منسوب به شریف مرتضی

قبلا هم نوشته ام که این کتاب در کلیت آن نمی تواند تألیف شریف مرتضی باشد (در این باره چند سال پیش در کاتبان مقاله ای از این قلم منتشر شد). حال می خواهم نکته ای را اینجا اضافه کنم که تقریبا تکلیف کتاب را روشن می کند.

این کتاب در واقع یک کتاب نیست. این کتاب در واقع سه متن است:
متن اول که در چاپ رسائل از آغاز کتاب از صفحه ۱۷۷ شروع می شود و تا ص ۲۲۴ پایان می گیرد در واقع تألیف دانشمندی است معتزلی و غیر شیعی که کتاب دیگری هم داشته با عنوان صفوه النظر. از هویت او اطلاعی نداریم. در ص ۲۲۴ عبارت نویسنده به گونه ای است که خبر از پایان کتاب می دهد.

بخش دوم این کتاب از ص ۲۲۴ شروع می شود و به کلی نوع تقریر مطالب و موضوعاتش با مباحث بخش قبلی متفاوت است. در این قسمت نوع مطالب بسیار نزدیک به طرح مباحث از سوی شریف مرتضی است و به نظر من دلیل انتساب کل این اثر به او هم همین تکه بوده است. در واقع این قسمت که تا صفحه ۲۳۹ ادامه دارد بسیار محتمل است که از خود مرتضی باشد و به دلیل از میان رفتن برگ صفحه عنوان میان بخش اول و دوم در نسخه خطی مادر کتاب دوم دنباله کتاب اول فرض شده است (حتی ممکن است بخشی از آغاز کتاب دوم هم در این میان افتاده باشد).

اما بخش سوم این متن که از ص ۲۳۹ شروع می شود و تا صفحه ۲۴۷ و پایان کتاب ادامه می یابد باز با بخش دوم ارتباطی ندارد. بخش دوم در صفحه ۲۳۹ پایان می گیرد و درست همانجا عبارت نویسنده به گونه ای است که گویی متن کتاب دوم پایان گرفته است. متن سومی تکه ای است از یک کتاب که گویا نویسنده اش امامی مذهب نباشد. این بخش استناداتی است به احادیث نبوی و طبعا توقع این نیست که از احادیث امامان در آن سخنی رود اما نوع تقریر مطالب تألیف آن را از سوی عالمی امامی و به ویژه شریف مرتضی دور می نماید. البته در ص ۲۴۱ تعبیر "رواه العامه" دارد که طبعا نمی تواند به قلم یک سنی مذهب باشد اما بعید نیست که این بخش سوم از یک نوشته معتزلی غیر شیعی اقتباس شده باشد. بعید هم نیست که این قسمت آخر دنباله بخش اول است اما چنانکه گفتم تقریبا می توان مطمئن بود که متن دومی ارتباطی با متن نویسنده صفوه النظر ندارد و ساختار و سبک قلم به کلی متفاوت است. بدین ترتیب تنها بخشی کوتاه از این متن از شریف مرتضی است.


۱۲- حقیقت دسته های سه گانه جوابات مسائل أهل الموصل شریف مرتضی

شریف مرتضی یکبار در آغاز دوران شکوفایی علمی اش به پرسش هایی از اهل موصل پاسخ داده بوده که می دانیم در موضوعات کلامی و اصولی و نه فقهی بوده است. قبلا در یک یادداشت درباره این اجوبه نوشتیم. او سال ها بعد دو دسته پرسش فقهی از سوی اهل موصل دریافت کرد که موضوع آن پرسش ها فقهی بود. در نسخه های خطی و نیز در فهارس قدیم آثار مرتضی گاهی آشفتگی هایی در مورد این دو دسته جواب مسائل أهل الموصل دیده می شود. آنچه از مجموع گزارش ها بر می آید این است که جوابات آن سه پرسش کلامی و اصولی را گاهی به عنوان نخستین خوانده اند اما درست آن است که آن جوابات نخستین خود مستقل تلقی می شده و عناوین اول و دوم تنها به پرسش های فقهی اطلاق می شده. پرسش های نخستین فقهی در نه مسئله بوده و مرتضی خود گاهی از آن به مسائل موصلیات قدیم و یا مسائل نه گانه اهل موصل اشاره کرده. این در واقع همانی است که الآن در مجموعه رسائل مرتضی تحت عنوان مسائل موصلیات دوم منتشر شده (و در حقیقت باید اول خوانده شود). دومین دسته مسائل فقهی مفصلتر و دربرگیرنده مقدمه ای در بحث های اصولی است که سال ۴۲۰ ق به آنها پاسخ داده و در آن گاه به آن دسته اول فقهی ارجاع می دهد. این دومی که در مجموعه رسائل به عنوان موصلیات ثالثه چاپ شده در واقع دومین فقهی است و باید جوابات اهل الموصل الثانیه خوانده شود.

در برخی نسخه های این دو دسته رسائل فقهی و از جمله نسخه کهنه سال آستان قدس احتمال اینکه این دو دسته مصری باشد و نه موصلی مطرح شده که غلط است و با تصرحات خود مرتضی در آثارش سازگار نیست (نک: الانتصار، ۸۱، ۹۹، ۱۰۰، ۳۳۷، ۴۴۲، ۴۵۲، رسائل، ج ۱ ص ۲۲۹، ۲۳۰، ۲۴۳، ۲۶۵). ابن ادریس در سرائر از این اجوبه دومی که مقدمه ای اصولی دارد نقل کرده و آن را جواب المسائل الموصليات الثانية الفقهية خوانده (ج ۱ ص ۴۶ و نیز ۵۰۰) که معلوم است با قید فقهی آن را دوم خوانده نه با احتساب آن پاسخ های قدیمی که فقط سه پرسش کلامی و اصولی بوده است. جالب است بدانیم که مرتضی خود در اجوبه همین مسائل فقهی دومی (ص ۲۰۴) اشاره می کند به آن مسائل موصلیات اقدم که تنها سه پرسش کلامی و اصولی بوده بی آنکه آن را مسائل اولی بخواند در حالی که آن فقهی اولی را در همین رساله مسائل فقهی دومی، مسائل اولی موصلیات خوانده است. بنابراین از دیدگاه شریف مرتضی آن مسائل اقدم را نباید در شماره گذاری های موصلیات وارد کرد. بهتر است اگر چاپ جدیدی از این دو موصلیات موجود فقهی ارائه می شود آن را به ترتیب اولی (یعنی آنی که نه پرسش دارد) و دومی (آنکه مقدمه ای اصولی دارد و مفصلتر است) بخوانند، ولله الحمد اولا وآخرا.


۱۳- شیوه شریف مرتضی در تألیف اجوبه مسائل و مقاله نویسی

شریف مرتضی غیر از چند کتاب اصلی و مطول خود که ‌آنها را املاء و تحریر کرده بخش زیادی از نوشته هایش پاسخ به پرسش هایی است که از اطراف جهان اسلام زمانش هر جا شیعیانی امامی حضور داشتند به او در بغداد می رسید. شیخ مفید قبل از او چنین موقعیتی داشت اما در حقیقت مرجعیت مرتضی بسی فراتر از شیخ مفید در سطح وسیعی در میان شیعیان زمانش گسترده شد. او در حقیقت مرجع تقلید زمانش با مرجعیتی مقبول و فراگیر بود. بخش عمده پرسش هایی که به او ارسال شده از سوی عالمان امامی زمانش و از جمله شاگردانش در خطاب و پرسش از او ارسال می شده است. در مورد برخی از این مسائل می دانیم دقیقا چه کسی پرسش ها را مطرح کرده اند و در مورد برخی دیگر تنها از شهری که آن پرسش ها به او ارسال شده اطلاع داریم. معمولا مجموعه این مسائل به نام شهرهایی که از آنها این پرسش ها ارسال می شده نامیده شده است. در مورد برخی البته می دانیم که جامعه امامی یک شهری شاید چند نفری با هماهنگی در میان خود پرسش هایشان را در قالب اسئله ای مجموعاً بدو ارسال کرده اند، مانند مسائل میافارقیات و یا طرابلسیات ثانیه که چنین وضعی دارد. متأسفانه بخش قابل توجهی از این این دست نوشته های مرتضی از میان رفته است. احتمال دارد که او از آنها برای خود نسخه ای نگاه نداشته و همین سبب از میان رفتن این کتاب ها شده است. البته چنانکه قبلا هم در برخی یادداشتهای خود درباره شریف مرتضی نوشته ام او گویا از یک زمان دست کم تصمیم گرفت و تلاش کرد شماری از این اجوبه را که کوتاه بود و پراکنده، خود در مجموعه هایی گرد هم آورد. او این کار را فی المثل در تکمله امالی خود کرد.


شریف مرتضی در عین حال عادت داشت تألیفاتش مسئله محور باشد. به این معنا که تألیفاتش را بیشتر بر اساس نیازهای زمان و یا پاسخ به پرسش های فکری اصلی که با آن روبرو می شد و همچنین در جهت ارائه اندیشه های ابتکاریش تنظیم می کرد. بدین ترتیب او چندان به تألیف کتاب های تکراری و یا پر برگی که تنها در چارچوب سنت های آموزشی و علمی تألیف آنها معمول بود علاقه ای نداشت. بدین ترتیب چنانکه از فهارس قدیم آثارش و همچنین شماری از اشارات و ارجاعاتش در آثارش پیداست شریف مرتضی بسیاری از تألیفاتش را تنها به عنوان مسئله می نوشت و در واقع مقاله نویسی می کرد. متأسفانه بخشی از این تألیفات به دلیل ماهیت مختصر بودن آنها از میان رفته اند اما خوشبختانه شماری مهم از این نوشته ها در مجموعه رسائل او باقی مانده اند. چنانکه قبلا در مورد الذریعه نوشتیم شریف مرتضی گاه همین مسئله ها را بعدها به عنوان فصل های کتاب های مطول خود مورد استفاده قرار داد و بدین وسیله آنها را ما همینک در اختیار داریم. در مجموعه هایی هم همچون تکمله امالی قسمتی از این مسئله ها را شریف مرتضی خود یکجا جمع کرد. چنانکه قبلا هم گفته ایم احتمال زیاد دارد که برخی نمونه های موجود از سنت نسخه های خطی مجموعه رسائل مرتضی ریشه در تنظیم هایی داشته باشد که خود مرتضی و یا شاگردانش برای گردآوری مجموعه رسائل پراکنده او اندیشیده بودند.

نکته آخری که اینجا بد نیست اشاره کنم این است که عادت مرتضی این بود که در پاسخ به پرسش های دور و نزدیک که از او می شد ضمن توضیح مختصر در مقام پاسخ، خوانندگان و پرسش کنندگان را به آثار مطول و مهم قبلی خود ارجاع دهد. این نشان می دهد که کتاب هایی مانند الشافی و الملخص و الذخیره در زمان مرتضی به قدر کافی نسخه هایشان در شهرهای مختلف موجود بوده که او می توانسته پرسش کنندگان را به آن کتاب ها ارجاع دهد. با این وصف شگفتا که نسخه های خطی کهن این آثار چندان امروزه زیاد نیست. کار دیگری که در همین رابطه گاه مرتضی کرده این است که در ضمن پاسخ اگر جایی نکته تازه ای به ذهنش می رسید که در آن کتاب ها با وجود تفصیل متعرض آن مطالب نشده بود و یا نظرش نسبت به آن زمان که آن کتاب ها را نوشته بود تغییر کرده بوده در این اجوبه و یا دیگر نوشته های متأخرش به این نکات تازه اشاره می کرده است. این نکته برای مطالعه تحول اندیشه مرتضی مفید است.

۱۴- مجموعه های آثار شریف مرتضی و پیشنهادی برای فضلای جوان

چنانکه قبلا هم مکرر نوشته ام احتمالا شریف مرتضی و یا برخی شاگردان او در نحوه تنظیم مجموعه های مختلف رسائل او و چینش آن مساهمت داشته اند. از مجموعه رسائل و آثار کوچک شریف مرتضی چندین سنت مختلف نسخه خطی داریم. مناسب است کسی همت کند و تبارشناسی سنت های مختلف نسخ خطی مجموعه رسائل شریف مرتضی را بر اساس همه نسخه های شناخته شده آنها مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. معمولاً دسته های معینی از رسائل او در مجموعه های جداگانه ای در نسخه ها تکرار می شوند و تنظیمات و ساختارها بر اساس الگوهای مختلف در نسخه های خطی آثار او قابل پیگیری است. برخی از آنها معلوم است تعدادی از مسائل پراکنده را با ذکر تاریخ هر مسئله و بدون توجه به تنوع موضوعات گرد هم می آورند. تعدادی دیگر هست که تعدادی از مسائل را با توجه به مشابهت موضوعی گرد هم آورده است، مانند مسائلی در رابطه با آیات قرآن. بعید نیست اینها کار خود شریف مرتضی و یا شاگردانش به هدف گردآوری اجوبه او به پرسش ها و در واقع آرشیو سازی برای آنها باشد. تعدادی از مجموعه های خطی آثار او مسئله هایی ( یا حتی تکه هایی) را بنا بر موضوع و یا اهمیت گرد هم می آورند که معلوم است از کتاب های بزرگش و یا از اجوبه شناخته شده او به مسائل شهرها برگرفته شده و گرد هم آمده اند. بنابراین بخشی از کتاب های مفقود شریف مرتضی را می توان بر اساس همین مجموعه ها که به صورت اجوبه متفرقه گرد هم آمده بازسازی کرد. هر چه هست برای این کار نخست بایست تمامی نسخه های خطی این مجموعه ها شناسایی، دسته بندی و تبارشناسی شود. این کار کمک بزرگی است برای بازسازی سالشمار و ترتیب آثار شریف مرتضی.
يكشنبه ۱۷ دي ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۲۸