سال ۸۷ شمسی گویا بود که مقاله ای در مجله کتاب ماه دین چاپ کردم در رابطه با انتساب کتاب بصائر الدرجات به صفار قمی. آن مقاله در واقع تنها نتایج تحقیقات من را نشان می داد در رابطه با هویت کتاب بصائر. جزئیات استدلال ها و قرائن در آن مقاله منتشر نشد. دلیلیش هم این بود که قصد من انتشار آن بحث به شکل تفصیلی در شمایل و هیئتی متفاوت بود. چند نسخه را هم می بایست می دیدم تا در بحث خود به آنها هم استناد کنم. از آن زمان تاکنون دست کم دو چاپ دیگر از این کتاب که در سال های اخیر منتشر شده به دستم رسیده و روی تعدادی از نسخه های کتاب کار کردم (کتاب دو هیئت کبیره و صغیره دارد). در نوشته های خود هم همواره این کتاب را به صورت منسوب به صفار یاد می کنم. به تازگی روی انتشار متن تفصیلی آن پژوهش به زبان انگلیسی کار می کنم. سخن من در آن مقاله که در کتاب ماه دین منتشر شد (و همچنین در سایت کاتبان) این بود که کتاب بصائر تألیف مستقیم صفار نیست بلکه بر اساس روایات او بازسازی شده است. این کار توسط شاگرد اقدم او محمد بن یحیی العطار صورت گرفته و در نسخه های کبیره موجود اضافات دیگران از دو نسل بعدی هم در کتاب دیده می شود. محمد بن یحیی العطار کتاب را بر اساس صناعت استخراج که صناعتی در فن حدیث است و عمدتاً بر اساس اجازاتش از صفار قمی و با الگو گیری از کتاب بصائر الدرجات سعد اشعری تدوین کرده است. البته در این میان شماری از احادیثی که صفار در آثارش هم آنها را روایت کرده بوده و یا در روایت نسخه های آنها نقش مهم داشته نیز از منابع محمد بن یحیی العطار بوده است. در کنار اینها عطار از روایات خودش هم بهره برده و بخشی از احادیث کتاب در واقع روایتهای خود اوست از مشایخش.

دیدم آقایی کتابی در قم چاپ کرده درباره بصائر الدرجات و به این دیدگاه انتقاد کرده بدون آنکه بن مایه مطالب من را در آن مقاله به درستی متوجه شود و یا به امانت منتقل کند. کسی که با مسائل اسانید و طبقات روات و شیوه های نگارشی محدثان آشنا باشد و با مبانی ترکیب اسانید با اجازات و یا تعویضات و تکثیرات سند آشنایی حاصل کرده باشد البته مطالب آن مقاله را قاعدتاً باید متوجه شود. نویسنده آن کتاب گویا علاقه ای به این نوع مطالعات ندارد.
دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۷:۴۹