شخصی از من سؤال کرده که نظرت در رابطه با کتاب مکتب در فرایند تکامل آقای مدرسی چیست؟ و چرا برخی مسائل مهم در این کتاب با ذکر جزئیات مورد بررسی قرار نگرفته است. اینجا همان پاسخی که بدو نوشتم را عیناً می آورم:

کتاب آقای مدرسی در واقع پژوهشی است به بهانه ارائه متن های عربی همراه با ترجمه تکه هایی از آثار ابن قبه. اصلاً فصل چهارم کتاب هم درباره خود ابن قبه است و سهم متکلمان در بحث از امامت و غیبت در دوره او. سه فصل دیگر کتاب که نسبتاً هر کدام چندان هم فصل های بلندی نیستند بحث از سه جنبه متفاوت بحث امامت و غیبت است که به ترتیب فصل اول مربوط می شود به امامت و جنبه های حقوقی و اجتماعی آن. در فصل دوم از ابعاد علمی و معنوی امامت و تکامل آن به صورت مختصر بحث شده و بیشتر به دعوای میان دو طیف غلات و شیعیان معتدل در این خصوص در کلیات مسائل پرداخته شده. فصل سوم هم دشواره انتقال و تسلسل امامت است با عنایت به سهم حدیث در حل معضلات این مناقشه ها. طبیعی است که همه این بحث ها در یک کتاب نسبتاً مختصر چندان نمی تواند ناظر به تک تک جزئیات باشد؛ فی المثل آنطور که بحث خانم وداد قاضی در کتاب کیسانیه ناظر به بحث های بسیار جزئی در حدیث و تاریخ و ادبیات شده است؛ چرا که موضوع آن بسیار محدودتر است و پرداختن به تمامی جوانب ساده تر. بررسی تک تک مأثورات و بررسی و تنقیح منابع و نقد جزء به جزء روایات مرتبط و گزارش کامل از تحول عقاید اشخاص و گروه ها و اطیاف مختلف کار یک کتاب نیست و طبعاً نمی توان همه این مباحث را از این اثر متوقع بود. بسیاری از نقدهایی که بر این کتاب شده و می شود تا آنجا که من دیده ام در غفلت از این موضوع است و اینکه چرا برخی بحث ها در آن با نقد کامل منابع و احادیث مرتبط ارائه نشده است. به نظرم نوشته های آقای امیر معزی در خصوص تشیع نخستین با وجود اختلاف نظر و رویکردی که با آقای مدرسی دارد می تواند به عنوان مکمل این کتاب مطالعه شود تا رویکردها و جوانب مختلف بسیاری از بحث ها روشنتر شود. در چند سال اخیر کتاب ها و مقالات بسیار خوبی در ارتباط با خط غلو در تشیع در غرب منتشر شد که آنها هم گام های مهمتری را در این مسیر برداشته اند و بعضاً منابعی به دست آمده که نتایج تحقیقات را می توانند تغییر دهند. من در کتاب امامت و غیبت که بریل چاپ کرده سعی کرده ام تنها در چند موضوع محدود مرتبط برخی منابع را از لحاظ تحول تاریخی نقد کنم و آن هم تنها از نقطه نظر شیوه های انتقال روایات در متون بعدی. هنوز جای کار بسیار است و نتیجه گیریهای این دست پژوهش ها هیچ کدام حرف آخر نیست. تنها با نقادی صحیح است که می توان این پژوهش ها را به پیش برد و راهی به کشف حقیقت پیدا کرد...
پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۷:۳۱