لقب كليني به روستاي كُلَين در ناحيه ( رستاق ) پشاپويه ري مربوط مي شود . می دانيم که به اين روستا شماري از علماي شيعه منسوب بوده اند . اصطخری نام ناحیه پشاپویه را جزء اَعمال ( نواحی ) ری ذکر کرده است . حمدالله مستوفی از آن به عنوان یکی از نواحی چهارگانه ری نام برده است . وی می نويسد که "در او سي پاره ديه است , از جمله كوشك و علي آباد و كيلين .. " . همانطور که می بينيم در اينجا , کُلین به صورت کیلین آمده است , ولی در عين حال وی تأکید کرده است که اين روستا از روستاهای بزرگ آنجاست . نام پشاپويه تا امروز هم باقی مانده است ؛ ناحیه واقع در جنوب منطقه ای متصل به جنوب تهران ( غار ) , فشاپویه یا فشاویه/ فشافویه نامیده می شود . ده کُلَین در این ناحیه تاکنون باقی است . آبادی دیگری در ناحيه ورامين ِ تهران وجود دارد , به نام کیلین که نباید آن را با کلین اشتباه گرفت , گرچه گاه کِلين نيز خوانده شده است . با وجود تأکيد منابع تخصصی در مورد نحوه ضبط نام روستای کلين , اما در ضبط نام کلينی اختلافی در برخی منابع امامی ديده می شود. اين اختلاف به کيفيت ضبط لام در اين نام برمی گردد . اما در مورد اينکه سمعاني ( درگذشته ۵۶۲ ق) درکتاب الانساب , آن را به ضم كاف وكسر لام می خواند , می توان احتمال داد که او در اين مورد ميان کُلَين و کِيلين که هر دو از قرای ری بوده ,خلط کرده است .
با توجه به اينكه ظاهرا پدر و يا دست كم خاندان مادري او هم به کُلَين منتسب بوده اند ، احتمالا مي توانيم كلين را محل تولد و نشو و نماي اوليه او تصور كنيم . در منابع متأخر از پدر كليني هم به عنوان يكي از عالمان امامي ري و منطقه كلين ياد شده است وگفته اند قبرش در روستاي كلين ري واقع بوده است . اما اگر اين خبر درست باشد ، در آن صورت شگفت است كه كليني در الكافي از او روايتي نقل نكرده است ؛ مگر اينكه اين احتمال را مطرح كنيم كه وي پيش از سن رشد و بلوغ كليني درگذشته بوده است . خاندان مادري کلينی از خاندانهاي علم امامي در ري بوده اند و چند تن از آنان را مي شناسيم كه از راويان و محدثان امامي هستند . از آن جمله دايي كليني را بايد نام برد كه كليني از محضر او استفاده كرده بوده است.
در بغداد می دانيم که كليني در محله درب السلسلة , واقع در دروازه ( باب ) الكوفة , در جنوب غربی بغداد , منطقه ای با حضوری شيعی , سكني گزيد و به همين دليل , لقب السلسلي نيز در برخی منابع برای او بكار رفته است . از مجلس تحديث او در سال ۳۲۷ ق در اين محله خبر داريم .
کلينی در بغداد درگذشت . تاريخ درگذشت وی با اختلاف نقل شده است : نجاشی سال ۳۲۹ ق را مطرح می کند . شيخ طوسي در حالي كه تاريخ مرگ كليني را در الرجال ,كه پس از الفهرست نوشته شده است, شعبان سال ۳۲۹ ق می داند , ولي در الفهرست سال ۳۲۸ ق را ثبت كرده است . روشن است که با توجه به دقتی که در تعبير شيخ طوسی در اين مورد در الرجال ديده می شود و مطابقت اين قول با نظر نجاشی که اساسا به دقت در اين موارد شناخته می شود , می بايست تاريخ ۳۲۹ ق را معتبر دانست , گرچه حتی برخی منابع سنی مانند ابن اثير در الکامل و منبع پر اطلاع امامی , علی ابن طاووس هم تاريخ ۳۲۸ ق را پيشنهاد می کنند . شعبان ۳۲۹ ق تاريخ مرگ آخرين نائب امام غائب در دوره غيبت صغرا , علی بن محمد السمری نيز دانسته شده و عملا بعد از آن طبق سنت اعتقادی اماميان , غيبت کبرا آغاز شده است ؛ طبق روايت , مرگ سمری درست در نيمه ماه شعبان بوده است . اگر روايت طوسی در الرجال در مورد زمان مرگ کلينی درست باشد , در آن صورت نمی دانيم در ماه شعبان سال ۳۲۹ ق کداميک از اين دو زودتر درگذشته است . طبق نقل منابع , ابوالحسن محمد بن جعفر الحسني معروف به ابو قيراط ( درگذشته ۳۴۵ ق) كه نقيب طالبيان بغداد در آن دوره بود ، بر وي نماز گزارد .
در مورد مدفن كليني اختلاف نظري وجود دارد : بنا بر روايات منابع کهن , او در بغداد در گورستانِ بابُ الكوفه , يعنی در محله ای که در آنجا سالهای پايانی عمر خود را سپری کرد , مدفون شده بود . ابن عبدون ، محدث و رجالي کهنسال امامي ( درگذشته ۴۲۳ ق) كه قبر كليني را در صراط الطائيِ همين منطقه , احتمالا دو سه دهه ای بعد از درگذشت کلينی , زيارت کرده بوده , روايت می کند كه بر آن لوحي نصب شده بود كه بر آن نام كليني و پدرش ثبت شده بود . وی با اين حال به شاگردش ابوالعباس نجاشی گزارش داد که اين قبر بعدا از ميان رفت ( شايد زير آب رفته بوده است ). بدين ترتيب بنا بر روايات كهن قبر كليني در سمت غربي بغداد ( كرخ ) واقع بوده است . اما هم اينك مقبره ای در بغداد به كليني نسبت داده مي شود و از قرنها پيش محل احترام و زيارت شيعيان است كه در محلي در سمت شرقي شهر ( الرصافة ) , يعنی جايی که در قرون قبل مرکز سنيان بوده , واقع شده است .
شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۹:۲۱