استاد و دوست گرانقدر ما آقای خرمشاهی سال ها پیش و به اقتفای از شادروان سید الشعراء امیری فیروزکوهی مقاله ای نوشت با عنوان دیوان حافظ بس! من امروز و بعد از دیدن اخباری درباره حکیم هزاره ها که در آن مطالب مشعشعی هم از سوی استادانی مشهور و همیشه بر منبر ایراد شده بود با خود می اندیشیدم که کاش برای دست کم ده سال فرمان رود که همایش ها و کنگره ها بس! باور کنید هیچ اتفاقی نمی افتد و کاروان علم متوقف نمی شود و در ساختن تمدن نوین ایران خللی وارد نمی آید! به جای آن بودجه این قبیل نشست ها و کنگره ها را بدهند برای تربیت درست محققین جوان یا نمی دانم برای هر کار مفید دیگر. همین ابن سینا را که برایش این همه نشست و سخنرانی برگزار می شود در نظر بگیرید. ما چند کتاب مفید در صد سال گذشته و تاکنون درباره فلسفه ابن سینا نوشته ایم که قدر و اندازه علمی آن کتاب ها به گونه ای بوده که در خارج از ایران کسی از متخصصان خود را بی نیاز از مراجعه بدان نداند و صیت شهرت و اهمیتش از مرزها فراتر رود؟ در مجموع مطالعاتی که تاکنون درباره ابن سینا و فلسفه او چاپ شده سهم ما ایرانیان چقدر است؟ در همین بیست سی سال اخیر مقایسه کنیم چند کتاب ما در ایران درباره ابن سینا منتشر کرده ایم و چند کتاب در خارج ایران منتشر شده است؟ کدام کتاب ها ارزش خواندن داشته اند و کدام کتاب ها تنها به تکرار دعاوی بی محتوا و حرف های تهی مایه درباره او دامن زده اند؟ جوان ما امروز بخواهد از ابن سینا و زندگی علمی او سر دربیاورد کتاب گوتاس را می خواند یا دهها کتاب بی محتوای نوع وطنی را درباره او؟ باور کنیم ابن سینا با این همایش ها بزرگ نمی شود. او بزرگ است. بیاییم به جای آن و با همان بودجه ها با تربیت محققان جوان و آموزش های درست شیوه پژوهش را به آنها یاد دهیم. همین. همایش ها و کنگره ها بس!
شنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۸:۲۰