بر متن زیارت جامعه شروح مختلفی نوشته شده طبعاً همه آنها از دوران صفوی به این طرف. من اینجا به دنبال بحثی درباره اصالت این زیارتنامه نیستم و آن را در مقاله ای دیگر بحث خواهم کرد اما این سخن دکتر سروش را مطلقاً معتبر نمی دانم که این زیارتنامه را اعتقادنامه غالیان شیعی معرفی کرده است. در این زیارتنامه جز چند بند آن هیچ گونه عقیده غالیانه ای از نقطه نظر بحث تاریخی دیده نمی شود. آن چند مورد هم تفسیرهای متفاوتی می توان از آنها داشت برخلاف تصویر پردازی غالیان شیعی درباره آن عقاید. حالا اصلاً وارد تفصیل نمی شوم اما اجمالاً عرض می کنم متن این زیارتنامه مطلقاً غالیانه نیست و در محافل مرتبط با آنها هم تنظیم نشده است. بر این زیارتنامه البته شروحی نوشته شده که شاید در ارائه تصویری غالیانه از آن مؤثر بوده همچون شرح شیخ احمد احسایی. این شرح بسیار مهمی است. خیلی مطالب مهم در آن هست. من در کتابم درباره شیخ احسایی که تاکنون دو قسمت آن منتشر شده به آن تفصیلاً پرداخته ام. در این شرح برخی مبانی غلات قدیم شیعه بازسازی شده است. یک شرح دیگر که در سال های اخیر چاپ شد شرح مرحوم استاد آقای شیخ جواد کربلایی است با عنوان الانوار الساطعه که در پنج مجلد منتشر شده است. من چون با آن مرحوم آشنا بودم به این شرح علاقه دارم. در ایام تحصیل و جوانی توفیق یار بود یک دوره این شرح را از خود آن مرحوم استفاده کردم. من مقید بودم به شرکت در بحث های زیارت جامعه مرحوم شیخ جواد کربلایی. تقریرات آن را هم کامل نوشتم. آنچه من آن ایام از آن تقریرات تدوین کردم البته همانند خود درس و بحث ایشان به زبان فارسی بود و اگر وقتی منتشر شود شاید چهار یا پنج جلدی بشود البته حالت یادداشت مانند دارد. آنچه به عنوان شرح ایشان چاپ شده به زبان عربی است و آن مرحوم در بحث های زیارت جامعه دائماً ارجاع می داد به این شرح خود. البته چون شرکت کنندگان از طیف های مختلفی بودند گاه ایشان مباحث را به شکل عامه فهمتری بحث می کردند و عمدتاً هم حدیث محور بود. آن مرحوم خاصه به احادیث ولایت تکوینی و طیف احادیث ولایی خیلی دلبسته بود. من توفیق آن را داشتم که در جلسات خصوصی از ایشان درباره برخی مباحث مشکل شرح احسایی پرسش کنم. خود آن مرحوم البته دلبسته ملا صدرا و عرفان نظری محی الدین بود. من گاه از ایشان مشکلات متنی را می پرسیدم. به ویژه به مفاتیح الغیب ملاصدرا خیلی علاقمند بود. الحق هم مفاتیح متن مهمی است و آدم را شیفته خود می کند. اصلاً کل آثار ملا صدرا جذابیت خاص خود را دارد. من که در تمام این سالها هر وقت دلم در این غربت می گیرد چند صفحه اسفار را می خوانم یا صفحاتی از شرح کافی ملا صدرا را. گرچه معتقدم متأسفانه شأن حقیقی فلسفه اسلامی که متعلق به حکمت بوعلی است بی جهت تحت الشعاع فلسفه ملا صدرا قرار گرفته اما خواندن آثار ملا صدرا را دوست دارم. مرحوم شیخ جواد کربلایی در نجف شاگرد و مرتبط با مرحوم شیخ عباس قوچانی بود و به طریقه مرحوم آقای قاضی دلبسته بود. من گاهی برخی مشکلات خود در فهم مبانی ابن عربی در فصوص و آثار دیگرش و از جمله بحث خلود در جهنم و یا مباحث اعیان ثابته را از ایشان به تفصیل می پرسیدم. در این بحث ها آدم متخصصی بود. در شرح زیارت جامعه خود طبعاً تحت تأثیر گرایشات ملا صدرا و ابن عربی است، گرچه نسبت به شرح احسایی هم خوشبین بود.
دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۳:۵۹