تقديم به دوست دانشمندم، محقق سختکوش جناب آقای علي بهراميان



يکی ديگر از آثار اندرسباني خوارزمي کتابی است به نام الجامع البهي لدعوات النبي که مشتمل است بر روايات در اين موضوع. کتاب در صد و شصت باب است و مشتمل بر هزار و پانصد و سی متن روايت در دعا (نک: 4 الف). نسخه اين کتاب در استانبول موجود است و من عکسی از آن برای چاپ فاکسيميله از آن تهيه کرده ام. نويسنده در خطبه کتاب چنين خوانده شده: "يقول الشيخ الإمام الأجل زين الأئمة أبو الکرم عبد السلام بن محمد بن الحسن بن علي الأندرسفاني ..." (در برگ 291 الف: الأندرسباني الخوارزمي).
در خطبه از چندين کتاب ديگر خود نام می برد که در زمينه ثواب اعمال بوده (2 الف): "... فإني جمعت عدة مجموعات في ثواب الصيام والصلاة والحجّ والزکاة والجهاد والصدقات وصنفت جملة من التصانيف في سائر العبادات فما وقفت لهذا النوع من الطاعات ..."
در اين کتاب همانند متن کتاب رجالش از منابع متعددی نقل می کند که بعضاً مشترک است و عيناً در رجالش هم از همان منابع نقل می کند؛ منابعی مانند الزواجر ابو احمد عسکري(3 الف. او اين کتاب را از استادش ابو النجيب سعد بن عبد الله الهمداني شنيده بوده؛ نک: 58 ب: وأخبرني الإمام أبو النجيب سعد بن عبد الله الهمداني في کتاب الزواجر لأبي أحمد العسکري)؛ تفسير حاکم جشمي يعنی التهذيب او (نک: 17 الف: وسمعت في تفسير الحاکم رحمه الله)؛ امالي الإمام الوبري ( 20 الف؛ نيز نک: 113 ب: أمالي أبي عبد الله الوبري) که مقصود ابو عبد الله محمد بن ابراهيم الوبري است؛ نيز امالي الإمام خمير الوبري ( نک: 57 الف) که مقصود خمير الوبري الخوارزمي است. ما از هر دو وبري در مقاله "وبري نويسنده اولين شرح نهج البلاغة" ياد کرديم؛ دعوات شمس الأئمة الحلوائي (24ب)؛ از ديگر منابع مؤلف امالي ابو طالب هاروني است. طبعاً او از متن اصلی ابو طالب هاروني و نه متن تهذيب شده قاضي جعفر ابن عبد السلام زيدي که در يمن فراهم شد و نامش تيسير المطالب است بهره می گيرد (نک: 108 ب: وفي روايتي من أمالي السيد أبي طالب الهاروني؛ نيز: 161 ب)؛ همچنين امالي ابو علي الوخشي که او هم معتزلی مذهب بوده و ما شرح حال او را در مقاله ای ديگر نوشته ايم که منتشر خواهد شد (نک: 110 الف و ب: وسمعت في أمالي الإمام أبي علي الوخشي)؛ دعوات ابوالمحاسن روياني، فقيه معروف شافعي مذهب که نويسنده ما کتاب او را در بغداد شنيده بوده (نک: 103 ب: سمعت ببغداد في دعوات الإمام أبي المحاسن الروياني)؛ أمالي قاضي فخر که درست نمی دانم مقصود کيست؟ اندرسباني اين کتاب را از قاضي القضاة صالح بن يوسف البلالي شنيده بوده (نک: 105 الف "وسمعت في أمالي قاضي فخر علی قاضي القضاة صالح بن يوسف البلالي رحمه الله تعالی"). نيز کتابی به نام غرر الأخبار که از آن يکجا در کنار همين امالي قاضي فخر ياد می کند (نک: 106 الف "وسمعت في کتاب غرر الأخبار وفي أمالي قاضي فخر وغيره من الأمالي برواية العترة الطاهرة عن علي ..."؛ نيز: 245 الف: "سمعت في أحاديث شيخ الاسلام أبي بکر بن بابا باستراباذ علی الإمام أبي الفضل التميمي في کتابه غرر الأخبار). نيز کتاب الفوائد که نام مؤلفش را نمی گويد اما شايد نويسنده اش همين استادی باشد که کتاب را از او شنيده يعنی "الحافظ أبي منصور الديلمي" و آن هم در همدان که مقصود ابو منصور شهردار بن شيرويه ديلمي معروف است، نويسنده مسند الفردوس در حديث (نک: 117 الف "وسمعت في الفوائد بهمذان علی الحافظ أبي منصور الديلمي رحمه الله تعالی"). نيز في أمالي برهان البخاري (نک: 138 الف: "وسمعت علی صمصام الأئمة عثمان الصرامي في أمالي برهان البخاري")؛ نيز امالی قاضي عبد الجبّار همذاني معتزلي (نک: 138 ب: "سمعت في أمالي قاضي القضاة عبد الجبّار بن أحمد المتکلم علی الإمام الزاهد محمد بن عمر الحجي (؟) الجدرفاني رحمه الله رحمة واسعة وجزاه عنّي وأمة محمد أفضل الجزاء برواية علي بن الحسين زين العابدين أن رسول الله ...؛ نيز: 157 ب: "سمعت في أمالي قاضي القضاة عبد الجبّار بن أحمد الأسدآبادي المتکلم"؛ برای اين امالي، نک: دو مقاله نويسنده اين سطور درباره اين کتاب در همين سايت)؛ مسند السبعيات از هبة الله بن عبد الجبار البجستاني (نک: 146 الف)؛ تاريخ خوارزم که بايد مقصود تاريخ خوارزم ابن ارسلان خوارزمي باشد (نک: 236 الف: "وسمعت أيضاً في تاريخ خوارزم بخوارزم ...").
در اين کتاب نيز اندرسباني همانند رجالش اطلاعاتی درباره استادانش و يا برخی ديگر از عالمان آن عصر ارائه می دهد که برای شناخت محيط علمی خوارزم و پار ای از شهرهای خراسان و ايران در آن زمان بسيار مفيد است. اين موارد را اينجا بر می شمارم:
10 الف: الامام الزاهد الصديق الصدوق أبا جعفر عمر بن محمد الارثخشميني
10 الف: وکنت سمعت بمدينة الري من الإمام الأديب أبي عبد الله القمي رحمه الله
61 ب در مکه از "الشريف رحمه الله" کتابی در حديث شنيده
125 الف: سمعت في الجامع الجديد بهمذان
139 ب: وسمعت في فضائل أهل البيت علی أبي العلاء الحافظ (اينجا به احتمال زياد مقصود کتابی است با عنوان فضائل أهل البيت از ابو العلاء همذاني که می دانيم استادش بوده).
145ب: أخبرني الإمام أبو الفتح الطائي
149 ب: سمعت ... بمکة علی قاضي قضاة الحجاز وخطيب خطبائها عبد الرحمن علي (کذا) الشيباني الطبري
161 ب بهره گيری او از رضي الاسلام القاضي (کذا: القاضيني)
162 الف: سمعت رضي الاسلام أبا صالح محمد بن موسی المعروف بالقاضيني
209 الف: وأنبأني الحافظ شيرويه الديلمي بهمدان رحمه الله تعالی... (اينجا بايد نام شهردار بن شيرويه از قلم افتاده باشد. نويسنده از شيرويه، نويسنده فردوس الأخبار نمی توانسته مستقيم روايت کند).
236 الف: سمعت حديثاً عجيباً ببغداد علی الرئيس العالم الزاهد عبد الرحيم بن أبي بکر الغزنوي رحمه الله تعالی
253 ب: أخبرني الإمام شهردار الحافظ (نويسنده مسند الفردوس).
همچنين در اين نسخه نويسنده اطلاعاتی می دهد درباره برخی ديگر از نوشته هايش، علاوه بر آنچه گذشت؛ مانند:
3ب: اينکه معجم الشيوخ نوشته بوده با ارائه سند به کتابها
10 الف: کتابي الحاوي لفضائل الأوقات وثواب الصيام والصلاة (قبلاً بدان اشاره شد؛ نيز نک: 158 الف).
115ب، نيز از تأليفاتش، رياض أهل الإيمان في فضائل القرآن را اينجا نام می برد.
گفتيم که اندرسباني آثار متعددی از حاکم جشمي را می شناخته است. از نکات جالب توجه آنکه در اين متن، اندرسباني از يک کتاب جشمي نام می برد با عنوان "شرح الأسماء والصفات" و توضيحي درباره آن می دهد (نک: 55 الف: "وقد سمعت في شرح الأسماء والصفات للحاکم الجشمي رحمه الله تعالی زيادة علی ثلاثمائة إسم وشرحها الحاکم فجوّز في بعضها أن يوصف به الحکيم وأبی في البعض ومعرفة هذا العلم تتعلق بالحفاظ من الأئمة المحدثين رحمهما الله تعالی"). در اينجا عبارتش گويا کم و بيش رنگ انتقاد به خود می گيرد از متکلمان؛ گرچه خود اندرسباني معتزلی مذهب بوده است.
در پايان بگويم که يکجا هم در متن کتاب می نويسد که زمانی فرزند دار نمی شده است (نک: 9 ب).
تاريخ تأليف کتاب بنابر آنچه در پايان نسخه آمده، اوائل ذي القعده سال 564 ق بوده در روستای اندرسبان( نک: 291 ب: "وفرغت من جمعه بقرية أندرسبان في أوائل شهر ذي القعدة من سنة أربع وستين وخمسمائة").
لازم به توضيح است که ابن طاووس در مهج الدعوات از اين کتاب نام برده، گرچه گويا نام راوی متن را به جای نام مؤلف اصلي قرار داده است. عبارت او از اين قرار است (مهج الدعوات، ص 317 تا 318): " ومن الروايات في كيفية اسم الله الأعظم ما رويناه في كتاب البهي (کذا) لدعوات النبي تصنيف الحافظ أبي محمد الحزمي (کذا) عن عبد السلام بن محمد بن الحسن بن علي الخوارزمي الأندرسفان (کذا) في عدة روايات...".
چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۴:۴۴