در فهرست آثار ابن الهيثم، دانشمند نامدار مسلمان در نيمه اول سده پنجم قمری از دو کتاب نام برده شده به اين ترتيب: كتاب في الرد على أبي الحسن علي بن العباس بن فسانجس نقضه آراء المنجمين و نيز: جواب ما أجاب به أبو الحسن بن فسانجس نقض من عارضه في كلامه على المنجمين(نک: عيون الأنباء في طبقات الأطباء از ابن أبي أصيبعة، ص 555 – 556).
متأسفانه اين دو اثر باقی نمانده اما روشن است که اين دو رديه این هيثم، پاسخی بوده به دو اثر از دانشمندی امامی ظاهراً از معاصران ابن الهيثم که متأسفانه از آثار و احوال او هم چيز زيادی در اختيار نيست. از اين دانشمند، نجاشي در رجال (ص 269) نام برده است:
"علي بن محمد بن العباس بن فسانجس أبو الحسن رضي الله عنه كان عالما بالأخبار و الشعر و النسب و الآثار و السير، و ما روى في زمانه مثله، و كان مجردا في مذهب الإمامية (الإمامة)، و كان قبل ذلك معتزليا، و عاد و هو أشهر من أن يشرح أمره. له كتب، منها: المختلف و المؤتلف في أسماء رجال العرب، و كتاب ما قالت العرب ما كذا بأفعل من كذا، كتاب العقيق، كتاب الرد على المنجمين، [و] كتاب الرد على أهل المنطق، [و] كتاب الرد على الفلاسفة، [و] كتاب الرد على أهل العروض. و رأيت له كتاب المنامات بخطه".
متأسفانه نجاشي اطلاعی در رابطه با زمان و موطن نويسنده ما به دست نمی دهد با اين وصف از رديه ابن الهيثم و عنوان کتاب دوم او شايد بتوان نتيجه گرفت که وی معاصر پيرتر ابن الهيثم بوده و محتملاً ساکن بصره بوده است؛ شهری که ابن الهيثم اصلاً از آنجا بوده، گرچه بعداً راهی مصر شده بوده است. به هر حال از گفتار نجاشي معلوم است که اين شخصيت در زمان نجاشی کاملاً شناخته بوده است و بعيد است که ساکن مصر بوده باشد؛ بل بايد او را عراقی فرض کرد؛ جايی که خاندانی از وزيران و ديوانيان معروفی در همين دوران آل بويه در اين سرزمين می شناسيم.
جالب اين است با وجود اينکه اين نويسنده و دانشمند شيعی بنا به تصريح نجاشي رديه ای بر اهل نجوم/ منجّمين (که بايد مقصود متوليان احکام نجوم باشد) داشته اما ابن طاووس او را در فرج المهموم در ضمن آشنايان به اين علم و نويسندگان در اين زمينه معرفی کرده و استنادش به نجاشي است که چنين چيزی از گفتارش معلوم نمی شود (نک: فرج المهموم في تاريخ علماء النجوم، النص، ص: 123): "و من العلماء بالنجوم من الشيعة و المصنفين فيها علي بن محمد بن العباس بن فسانجس. قال أحمد بن العباس النجاشي كان عالما بالأخبار و الأشعار و السير و الآثار ما رئي في زمانه مثله و ذكر في تصانيفه كتاب الرد على المنجمين و كتاب الرد على أهل المنطق و كتاب الرد على الفلاسفة"
ابن فسانجس چنانکه نجاشي تصريح کرده در اصل بر مذهب اهل اعتزال بوده و بعد مانند تنی ديگر از معتزليان آن دوران مذهب امامی را پذيرا شده بوده است. او طبعاً در مسائل امامتی جانب اماميه را گرفته بوده و مانند موارد مشابه در کلاميات، همچنان جانب انديشه معتزلی را پاس می داشته است. رديه او بر اهل فلسفه و منطق و نيز در رد بر اهل نجوم و باور احکام نجوم گرايش عام معتزليان در آن دوران بوده و طبعاً آشنايی او با فلسفه يونانی و مترجمان و اهل فلسفه در تمدن اسلامی را نشان می دهد. افسوس که از اين آثار هيچ کدام به دست ما نرسيده است. از رديه های ابن الهيثم بر او آشکار می شود که اين دانشمند از پايگاهی بسيار مهم برخوردار بوده است. گفتنی است که برخی محققان معاصر به دلايلی احتمال وجود دو ابن الهيثم را داده اند که اينجا مجال بحث ما نيست.
چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۵۵