يکی از مباحثی که در ميان متکلمان مذاهب مختلف و به ويژه معتزليان مطرح بوده اين است که در وجود انسانی مخاطب تکليف و آنکه مبدأ کنش انسانی و بالضرورة مخاطب تکليف است چه چيزی است؟ اين بحث البته ريشه در منظری داشته که متکلمان در رابطه با تحليل ماهيت اجسام و جواهر و اعراض و فعل انسانی داشته اند. از آنجا که از ديدگاه متکلمان مسئله حقيقت وجود انسانی با مسئله تکليف ارتباط تام داشته اين بحث يعنی تعيين مخاطب حقيقی تکاليف خود به بحث درباره حقيقت انسان و تعريفی که از آن داشته اند در ميان متکلمان منجر می شده است. آنان در اين رابطه ضمن تحليل ديدگاههای متفاوت خود، بحث را به حقيقت حيات و آنگاه بحث از روح نيز می کشانده و از آنجا که ديدگاه آنان درباره دوگانه جواهر و اعراض و تحليل وجودات اجسام و صفات آنها با ديدگاه فلاسفه به کلی متمايز بوده، بحث از حقيقت فعل انسانی و فاعل حقيقی در وجود انسان آنان را به بحث درباره نظرات مخالفانشان از ميان فلاسفه درباره نفس ناطقه و عقل و مبدأ کنشهای انسانی می کشانده است. در اين ميان آرای برخی متکلمان با نظرات فلاسفه شباهتهايی داشته که خود غير مستقيم آنان را به واکنش در برابر فلاسفه هم وا می داشته است. اين بحثها به طور کلی در ضمن بحثهايی مانند ماهيت انسان و يا تعريف و صفات مکلّف و از اين دست در کتابهای کلامی مطرح می شده است؛ کما اينکه اين بحث با بحث ديگری نيز مستقيماً پيوند داشته و آن بحث از مخاطب ثواب و عقاب الهی و محل اين دو بعد از مرگ و اعاده بعد از مرگ و از اين قبيل بود (نمونه ها؛ نک: الذخيرة شريف مرتضی، ص 114 به بعد؛ الاقتصاد شيخ طوسي، ص 113 به بعد؛ المنقذ من التقليد حمصي، 1/ 291 به بعد و نيز در کتابهای کلامی معتزليان و اشعريان که در اين مختصر مجالی برای ذکر آن نوع منابع نيست؛ برای خلاصه ای از اين بحثها؛ نک: بحار الأنوار، 58/ 1 به بعد). در اين ميان اين بحث همواره در ميان متکلمان شيعه امامی از اهميتی خاص برخوردار بوده؛ به ويژه اينکه ميان بنی نوبخت و شيخ مفيد از يک سو و شريف مرتضی و اتباع او از ديگر سو در اين مسئله اختلاف نظر وجود داشته است. به همين دليل در منابع از تأليف کتابهای مختلفی در اين موضوع از سوی بنی نوبخت (ابو سهل و حسن بن موسی) و نيز ابو الجيش بلخي و شيخ مفيد و بعد از اين دوره از سوی ابو يعلی جعفري و نيز اسعد بن أحمد الطرابلسي، شاگرد ابن برّاج اطلاع داريم؛ با عناوينی مانند أن الإنسان/ الفعّال غير هذه الجملة از سوی طرفداران بنی نوبخت و يا أن الانسان/ الفعّال هو هذه الجملة از سوی معتزليان بهشمي مانند شريف مرتضی و همچنين تحت عنوانهايی کلی مانند حقيقة الانسان (نک: رجال نجاشي، ص 31، 63،399، 404، 422؛ الفهرست طوسي، ص 109، چاپ قديم؛ تاريخ الاسلام ذهبي، 35/ 447 تا 448؛ نيز توضيحات نويسنده اين سطور در ذيل مقالات ابو سهل نوبختی، ابو يعلی جعفري، ابو الجيش بلخي و اسعد بن أبي روح الطرابلسي در مجلدات دائرة المعارف بزرگ اسلامی؛ نيز نک: بخش مربوطه در رساله دانشياری ما در رابطه با فلسفه طبيعی معتزله مطرفی که در آنجا به تفصيل تمام ابعاد اين بحث را روشن کرده ام).
در ميان مجموعه های موجود در کتابخانه مجلس در تهران (با شماره 10188) مجموعه ای است که در آن رساله ای درباره "الحي الفعال"، يعنی همين موضوع مورد گفتگو ديده می شود. اين رساله در ضمن اين مجموعه با کتابت 958 ق و در چند برگ (66 تا 74) ديده می شود. در آغاز و با يک گواهی که به سيد مهنا بن سنان الحسيني می رسد رساله را تأليف شريف مرتضی قلمداد کرده اند و با عنوان "مسئلة في بيان حقيقة (با تصحيح بين السطور) الحيّ الفعّال وذکر الخلاف فيه والدلالة علی الصحيح في ذلک". در اين رساله بحث نويسنده با رد بر گفتار فلاسفه درباره حقيقت نفس به عنوان "الحي الفعال" آغاز می شود و در دنباله بر سبک همان سنت ادبی پيشگفته موضوعات مرتبط مورد مداقّه و بحث و نظر قرار گرفته است. گرچه شريف مرتضی در الذخيرة (نک: همان) و نيز در يکی ديگر از آثارش در اجوبه مسائل (در الرمليات اش؛ نک: مقالات ما درباره کتابشناسی آثار شريف مرتضی، در حال انتشار در سايت کاتبان) به اين موضوع پرداخته و اصلاً در ميان اماميه او با نگرش بهشمی خود به رد آرای شيخ مفيد و بنی نوبخت آغاز کرده اما نوع تعابير اين رساله و به ويژه تعابيری که در رابطه با شخص مهدی اليه که رساله برای او نگاشته شده دارد و با سبک شريف مرتضی متفاوت است، بسيار بعيد است که اين رساله تأليف او باشد؛ به ويژه اينکه رساله ای مستقل به اين نام به او در کتابشناسی ها نسبت نداده اند. با اين وصف نکته جالب توجه اين است که نويسنده در اين رساله از شريف مرتضی يادی نمی کند، در حالی که اگر رساله متأخرتر از زمان او بود می بايست علی القاعده آنگاه که رأي شيخ مفيد را نقل می کند و رد می کند و در برابر از رأي خودش دفاع می کند، يادی از شريف مرتضی می کرد. به هر حال مسئله همچنان محل ترديد باقی خواهد ماند. يک احتمال اين است که اين رساله را نسخه ای از کتاب البيان عن حقيقة الإنسان تأليف شاگرد ابن برّاج، يعنی ابو الفضل اسعد بن أحمد بن أبي روح الطرابلسي بدانيم (نک: تاريخ الاسلام ذهبي، 35/ 447 تا 448). اين رساله را در دست تصحيح دارم. از آن يک نسخه ديگر هم معرفی کرده اند که هنوز نديده ام. اميد دارم تا انتشار متن رساله اطلاعات ديگری به دست آيد که ما را در هويت نويسنده اين رساله کمک کند و مجالی باشد تا انشاء الله در مقدمه تحقيق، اين اطلاعات تازه را مطرح نماييم (برای اسعد بن أحمد، نيز نک: يادداشت ما درباره رساله عيون الأدله او؛ در همين سايت).
در ميان مجموعه های موجود در کتابخانه مجلس در تهران (با شماره 10188) مجموعه ای است که در آن رساله ای درباره "الحي الفعال"، يعنی همين موضوع مورد گفتگو ديده می شود. اين رساله در ضمن اين مجموعه با کتابت 958 ق و در چند برگ (66 تا 74) ديده می شود. در آغاز و با يک گواهی که به سيد مهنا بن سنان الحسيني می رسد رساله را تأليف شريف مرتضی قلمداد کرده اند و با عنوان "مسئلة في بيان حقيقة (با تصحيح بين السطور) الحيّ الفعّال وذکر الخلاف فيه والدلالة علی الصحيح في ذلک". در اين رساله بحث نويسنده با رد بر گفتار فلاسفه درباره حقيقت نفس به عنوان "الحي الفعال" آغاز می شود و در دنباله بر سبک همان سنت ادبی پيشگفته موضوعات مرتبط مورد مداقّه و بحث و نظر قرار گرفته است. گرچه شريف مرتضی در الذخيرة (نک: همان) و نيز در يکی ديگر از آثارش در اجوبه مسائل (در الرمليات اش؛ نک: مقالات ما درباره کتابشناسی آثار شريف مرتضی، در حال انتشار در سايت کاتبان) به اين موضوع پرداخته و اصلاً در ميان اماميه او با نگرش بهشمی خود به رد آرای شيخ مفيد و بنی نوبخت آغاز کرده اما نوع تعابير اين رساله و به ويژه تعابيری که در رابطه با شخص مهدی اليه که رساله برای او نگاشته شده دارد و با سبک شريف مرتضی متفاوت است، بسيار بعيد است که اين رساله تأليف او باشد؛ به ويژه اينکه رساله ای مستقل به اين نام به او در کتابشناسی ها نسبت نداده اند. با اين وصف نکته جالب توجه اين است که نويسنده در اين رساله از شريف مرتضی يادی نمی کند، در حالی که اگر رساله متأخرتر از زمان او بود می بايست علی القاعده آنگاه که رأي شيخ مفيد را نقل می کند و رد می کند و در برابر از رأي خودش دفاع می کند، يادی از شريف مرتضی می کرد. به هر حال مسئله همچنان محل ترديد باقی خواهد ماند. يک احتمال اين است که اين رساله را نسخه ای از کتاب البيان عن حقيقة الإنسان تأليف شاگرد ابن برّاج، يعنی ابو الفضل اسعد بن أحمد بن أبي روح الطرابلسي بدانيم (نک: تاريخ الاسلام ذهبي، 35/ 447 تا 448). اين رساله را در دست تصحيح دارم. از آن يک نسخه ديگر هم معرفی کرده اند که هنوز نديده ام. اميد دارم تا انتشار متن رساله اطلاعات ديگری به دست آيد که ما را در هويت نويسنده اين رساله کمک کند و مجالی باشد تا انشاء الله در مقدمه تحقيق، اين اطلاعات تازه را مطرح نماييم (برای اسعد بن أحمد، نيز نک: يادداشت ما درباره رساله عيون الأدله او؛ در همين سايت).
يكشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۵۹