ما پيشتر در مجموعه "بررسيهای تاريخی" به مناسبت کتاب نور الحقيقة حسين بن عبدالصمد اشاره ای داشتيم به يک متکلم اشعری و شافعی مذهب قزوين در سده ششم قمری معروف به بهاء الدين ابو محمد النجار (متولد 493 و درگذشته575 يا 580 ق ق) که با وجود اينکه آثار چندی از او در کتاب التدوين رافعي ياد شده و از وی ستايشهايی در منابع شده اما به هيچ روی در منابع متأخرتر به شهرتی دست نيافته است. علت اين امر عدم تداول کتابهای او در بسياری از محيطهای مذهبی بوده است. چندی بعد از آن در مقاله ای (نک: شماره يک از مجموعه يادداشتها درباره او) بر اساس گزارش مهمی که ابن الساعي در الدر الثمين از او و آثارش به دست داده، اين نکته را نشان داديم که کتاب يواقيت العلوم ودرراي النجوم که سالها پيش مرحوم دانش پژوه در تهران منتشر کرده بود و اثری است چند دانشی و نويسنده آن ناشناس مانده بود، همين متکلم اشعری است. چندی پيش در استانبول و در کتابخانه سليمانية مجموعه ای از آثار او را در ضمن چند نسخه شناختم که از جمله يکی از آنها مشتمل بر چندين کتاب او است و عمدتا در مباحث کلامی است. رافعي البته تخصص وی را بيشتر در ادب عرب می داند ولی در منابع ديگر بر اين امر تأکيد شده که او در علوم مختلف دست داشت اما آنچه بر او غلبه داشت دانش کلام بود (ياقوت، معجم الأدباء، 4/1456؛ صفدي، الوافي، 16/ 225). فهرست و محتوای آثارش هم بر اين امر گواهی دارد که او در علوم گوناگونی دست داشته و البته گرايش کلامی و بر مذهب اشعري داشته و در زمينه اخير فعال بوده است. با اين وجود کمتر منبعی است که شرح حالی از اين نويسنده پر کار سنی مذهب قزوينی و يا نقلی از کتابها و آرائش به دست داده باشد و تنها در اين ميان بايد التدوين رافعي و الدر الثمين ابن الساعي را به طور مشخص ياد کرد که نسبتا اطلاعات گسترده ای را درباره او و يا تأليفاتش اراده داده اند. از نکات جالب توجه در مورد او اين است که شيخ منتجب الدين از او روايت داشته و در فهرست هم به مناسبتی از او ياد و روايت می کند (نک: فهرست،ص 110 که از او به القزويني النحوي ياد می کند؛ در التدوين رافعي هم به روايت منتجب الدين از او اشاره رفته. او در روايت صحيفة الرضا هم دست داشته، نک: فرائد السمطين، 1/142 و نيز شرح حال او در التدوين رافعي).
به دليل اهميت آثارش در تحولات عقايد مکتب اشعري و به ويژه اينکه او تنها نسلی پس از غزالي فعال بوده و پيش از فخر رازي می زيسته تحليل و انتشار آثارش اهميت بسيار دارد. ما پس از اين تحليلی از برخی آراء و آثارش به دست خواهيم داد و چنانکه مقرر شده، مجموعه چند کتاب او را که در ضمن يک نسخه خطی باقی مانده به صورت چاپ نسخه برگردان انتشار خواهيم داد. او مدتی هم در ري بوده و در آنجا محضر زمخشري (که مدتی در ري مقيم بوده) را درک کرده و نزد او ادب آموخته بوده است. اين نکته را همينجا اضافه کنم که در ميان منابعی که از کتابها و آراء او بهره مند بوده اند يکی بايد آثار شعراني را ياد کرد که در الطبقات الکبری (1/ 11) و در کتاب ارزشمند اليواقيت والجواهر في بيان عقائد الأکابر (1/ 51 ، 126؛ 2/ 3 ؛ 2/110 تا 111، 165 به بعد و موارد متعدد ديگر) از سراج العقول ابو محمد النجار نقل های متعدد می کند که از آن جمله است عقيده او در عدم کفر اهل تأويل (کفر بالالزام) و از جمله شيعيان و رافضيان با استدلالهايی که شباهت دارد به آنچه غزالي در فيصل التفرقة بين الاسلام والزندقة بيان کرده است. اين استدلال مورد توجه مرحوم علامه شرف الدين در الفصول المهمة في تأليف الأمة قرار گرفته و اشاره کرده به اين نقل قول از سراج العقول قزويني (نک: ص 36 تا 37). آنچه در کتابهای شعراني نقل شده بخشی از آن مربوط است به گرايش ضد تشبيهی ابو محمد النجار و نيز تمايلات صوفيانه و تأويلی او؛ تمايلی که در کتابهای موجود او در مجموعه مورد بحث که پس از اين معرفی می کنيم ديده می شود.
مهمترين کتاب او سراج العقول است که از آن دو نسخه در سليمانيه موجود است که آن را در شماره بعد از اين سلسله مقالات معرفی می کنيم. يک نسخه سومی هم از آن تاکنون شناسايی شده است. در پايان اين کتاب شرحی از کتابهای ابو محمد ديده می شود که آن را در شماره بعد عينا نقل خواهيم کرد. جالب است بدانيم که حاجي خليفه به اشتباه سراج العقول ومنهاج الأصول او را شرحی بر منهاج الأصول الی علم الأصول بيضاوي (د. 685ق)، در علم اصول فقه فرض کرده که واضح است اشتباه است (2/ 1879 تا 1880؛ مقايسه کنيد با بغدادي، ايضاح المکنون، 2/7 که به درستی می گويد که اين کتاب در دانش کلام است). از دو نسخه سليمانيه اين کتاب، يکی تنها شامل سراج العقول است اما دومی ضمن مجموعه ای است که مشتمل بر نسخه های کتابهای ديگر ابو محمد النجار هم می شود؛ همان نسخه ای که چاپ عکسی از آن را انشاء الله در سلسله انتشارات مشترک انجمن حکمت و دانشگاه آزاد برلين منتشر خواهيم کرد. اين مجموعه را اينجا معرفی می کنيم:
آغاز آن با کتاب تنزيه الحق او آغاز می شود با اين عنوان در برگ آغازين:
"کتاب تنزيه الحق وبدو الخلق من کلام الشيخ الإمام الأجل العالم الزاهد بهاء الدين مجد الإسلام شرف الأفاضل أبي محمد طاهر بن أحمد بن محمد القزويني متّع الله المسلمين ببقائه رحم الله من أمعن النظر فيه واطلع علی حقائق معانيه".
در برگ نخست ليست کتابهای مجموعه ارائه شده است: کتاب تنزيه الحق وبدو الخلق؛کتاب سراج العقول ومنهاج الأصول؛ کتاب الياقوت في تسبيح الملک والملکوت؛ کتاب مصفاة الصفات والرد علی النفاة؛ کتاب نور الحقيقة في إثبات المعرفة؛ کتاب حلّ العيبة عن حال الغيبة؛ کتاب شرح تسبيحة الصوفية وأسرارهم؛
کتاب شرح تسبيحة الأبدال ومعنی الجلال والجمال؛ کتاب أسئلة العجيبة وأجوبة الغريبة (کذا)؛ در پايان نسخه هم رسالة الواوية او ديده می شود. نسخه مجموعا در 220 برگ است. غاية التعريف في علم التصريف او هم در لا له لي، ش 3681 عدد 6 موجود است.
کلام آخر اينکه به اجمال بايد بگويم که آنچه پيشتر در مقاله مربوط به حسين بن عبد الصمد در رابطه با ارتباط نور الحقيقة منسوب به حسين بن عبد الصمد با نور الحقيقة ابو محمد النجار احتمال داده بودم، درست نيست و از نسخه حاضر روشن است که کتاب او موضوعا ارتباطی با کتاب حسين بن عبد الصمد ندارد. البته اين احتمال هست که حسين بن عبد الصمد کتاب ديگری از ابو محمد النجار را در کتاب نور الحقيقة تحريری خود ارائه داده اما نام کتاب را از عنوان کتاب ديگر ابو محمد النجار وام گرفته باشد؛ به دلائلی که در آن مقاله گفته ام. توضيح بيشتر را در مقدمه چاپ عکسی اين مجموعه و در ضمن تحليلی از کتابهای ابو محمد النجار ارانه خواهم داد.

يكشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۵۵