1- انتشار ترجمه عربی کتاب حلاج لويی ماسينيون
دوره چهار جلدی مصائب حلاج لويی ماسينيون، چاپ دوم کتابی است از همين مؤلف (در سال 1922م)که هر دو چاپ از شهرت بسيار زيادی در تحقيقات تاريخی و تصوف شناسی برخوردار است. چاپ دوم تنها پس از مرگ مؤلف (در سال 1962م) زير نظر لويی گارده و هانری لائوست به چاپ رسيد. اين کتاب تنها شرحی از احوال و انديشه ها و سرنوشت خونبار اين متفکر و صوفی برجسته جهان اسلام نيست، بلکه کتابی است که مؤلف در آن به مناسبت حلاج، آينه ای از فرهنگ، تفکر و جامعه ايران و عراق (خاصه بغداد) سده های سوم و چهارم را به دست داده است. از کتاب حلاج ماسينيون تاکنون ترجمه های ناقص و يا مبتنی بر چاپ نخست به چاپ رسيده بود؛ اما هم اينک جلد نخست اين کتاب چهار جلدی (بخش زندگی حلاج)، در ترجمه ای کامل به زبان عربی در اختيار است (ترجمه حسين مصطفی حلاج، بيروت، 2004م). من تاکنون فرصت نکرده ام مقايسه ای ميان ترجمه با متن فرانسوی اين کتاب انجام دهم، اما ترجمه به نظر دقيق می آيد، مگر در موارد اسامی که گاهی اشتباهی در تلفظ ديده می شود. در مورد تحقيقات لويی ماسينيون همواره بايد جانب احتياط را در نظر گرفت. گرچه شايد انتقاد مرحوم محمد خان قزوينی درباره او تا اندازه ای اغراق آميز باشد؛ اما به هر حال نوع بهره وری او از متون و تفسيرهايی که از نصوص می دهد، که گاه به روشنی اجتهاد در مقابل نص و يا نوعی خيالپردازی است، همواره مورد انتقاد بوده است. برداشت وی از متون تاريخی و از متون ادبی و کلامی و تفسيری به گونه ای است که به کار گيری احتياط برای بهره وری از آن را همواره ضروری می کند.

2- آداب الملوک ابن رزين يا آداب الملوک احمد بن الطيب السرخسي
چند ماه پيشتر که بر روی کتاب التاج منسوب به جاحظ کاری به مناسبتی انجام می دادم، يادداشت کوتاهی در همين سايت منتشر کردم مبنی بر اينکه در کتاب آداب الملوک تأليف علی بن رزين الکاتب که در سالهای اخير به کوشش جليل العطية در بيروت (1421ق/2001م) منتشر شده، مولف که تنها کمتر از چهار سده ای پس از جاحظ می زيسته، از اين کتاب منسوب به جاحظ بهره برده، اما آن را نه به جاحظ بلکه صراحتا به شخصی به نام محمد بن الحارث الثعلبي (و يا بعضا التغلبي، نک: ص 30) منسوب داشته است. در همان ايام نظری به يکی از مقالات مرحوم دانش پژوه که در کتاب سخن عشق چاپ شده می انداختم که ديدم ايشان از آداب الملوک سرخسی، شاگرد معروف الکندي نام برده و بر اساس نسخه ای از آن کتاب، اطلاعاتی در مورد آن می دهند که مشابه محتوای کتاب ابن رزين است. در مورد سرخسی بيش از همه روزنتال کار کرده و وی در مورد اين نسخه در تحقيقش درباره سرخسی استفاده کرده است. اين کتاب را ابن نديم در ميان مؤلفات سرخسی نام برده است (ص 321). موضوع را با دوست دانشمند آقای علی بهراميان در ميان گزاردم و ايشان از سر لطف موضوع را پی گيری کردند و عکس نسخه را در مجموعه عکسهای استاد مجتبی مينوی پيدا کردند و صفحاتی از آن را برای من ارسال کردند. بنابر اظهار ايشان نسخه منسوب به سرخسی همين کتاب ابن رزين الکاتب است که به نام آداب الملوک به چاپ رسيده و البته نه منسوب به سرخسی بلکه منسوب به ابن رزين الکاتب. البته اين ابن رزين معلوم نيست که کيست؛ اما اينکه آيا کتاب حقيقتا تأليف سرخسی است، نياز به تحقيق بيشتر و مقايسه دقيقتر نسخه خطی با نسخه چاپی دارد. شايد هم ابن رزين کتاب سرخسی را با تغييراتی انتحال کرده باشد. به هر حال اميدوارم که دوستمان آقای بهراميان، حال که به نسخه سرخسی دسترسی دارند، در اين مورد تحقيقی ارائه دهند. برخی از قرائن در نسخه چاپی نشان می دهد که نبايد نسبت کتاب به سرخسی درست باشد.
يكشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۶ ساعت ۰:۵۶