جمل الفلسفة متن مهمی است در فلسفه که در اوائل سده ششم قمری نوشته شده. نویسنده آن شخصی است به نام محمد بن علی بن عبدالله بن محمد الهندی که از او تقریبا هیچ نمی دانیم. آنچه هم می دانیم تنها بر اساس نسخه خطی کتاب است و نه اینکه در آثار تراجم نویسی چیزی درباره او دیده شود. کتاب اثر مهمی است گرچه بیشتر به تلخیص کتاب های قدما در آن پرداخته شده. نخستین بار گویا سزگین آشنایی با این کتاب را با چاپ عکسی آن سبب ساز شد. من چند سالی است مطالبی درباره این کتاب جسته و گریخته فراهم کرده ام که فرصت انتشارش تاکنون فراهم نشده. اینجا هم قصد ندارم به بحث درباره این کتاب بپردازم. منتهی مقاله ای اخیرا چاپ شده درباره هویت نویسنده که چون آنچه من قبلا بدان رسیده بودم کاملتر از آن است صلاح دیدم مختصری در این زمینه اینجا بنویسم. این مقاله اینجا چاپ شده:

https://brill.com/view/journals/jim/۹/۲-۳/article-p۱۵۴_۴.xml

نویسنده به درستی اجازه ای از الهندی که بر روی نسخه کهن این کتاب هست را خوانده و متوجه شده که کتاب در یمن نوشته شده است.

در اجازه ای که بر روی صفحه عنوان کتاب دیده می شود به وضوح نام ذی جبله قبل از یمن آمده که نویسنده مقاله بالا متأسفانه نتوانسته آن را بخواند. ذی جبله در سده پنجم و اوائل سده ششم مرکز فعالیت داعیان صلیحی یمن بود و به نظر من چنانکه قبلا در پاره نوشته های خود در زمینه کتاب جمل الفلسفه نوشته ام نویسنده این کتاب باید از اسماعیلی های یمن باشد. علت ناشناخته بودن او هم همین است. در اجازه الهندی اشاره می شود به قرائت کتاب نزد او که الهندی اجازه ای برای همین مناسبت صادر کرده. نویسنده مقاله بالا نام شهرت شخصی را که اجازه برای او صادر شده نیاورده اما احتمالا شهرتش الشیرازی باشد. ظاهرا نسخه این کتاب توسط اسماعیلی های یمن که با مصر فاطمی مرتبط بوده اند راهی مصر شده بوده است. مابقی حکایت سرنوشت این نسخه را نویسنده مقاله بالا به تفصیل نوشته که می توان بدان مراجعه کرد.

نسخه خطی اسعد افندی از این کتاب در واقع نسخه ای است به خط مؤلف و بنابراین ارزش فوق العاده ای دارد. کتابت این نسخه از سال ۵۲۹ ق است. در برگ پایانی کتاب مطلبی درست در پایان نسخه آمده که در آن از چهار منبع عقل عملی سخن رفته. این نوشته علاوه بر قرآن و بیان پیامبر از شهادت عترت و اجتهاد الرأی به عنوان منابع فروع احکام سخن می گوید. نکته جالب این است که در این نوشته آمده مذاهب فقهی اسلام بر اساس همین چهار منبع خود بر چهار گروه تقسیم شده اند: خوارج بر ظاهر قرآن اعتماد می کنند. اصحاب رأی (که طبعا منظورش حنفیان اند) بر رأی اعتماد دارند. بر سنت اصحاب حدیث اعتماد می کنند (طبعا مقصودش مالکی ها و شافعی هایند) و شیعه بر شهادت عترت. تعبیر شهادت عترت بسیار تعبیر مهم و قابل توجهی است. نویسنده این متن حتما شیعی مذهب بوده است. در متن کتاب هم از رسائل اخوان الصفا بهره گرفته شده است. می دانیم که اسماعیلیان طیبی یمن به رسائل اخوان الصفا توجه داشتند و برای نخستین بار آن را به ادبیات دینی خود افزودند.
چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۵:۰۱