یک مشکل دیگر در کشورمان در عرصه مطالعات تاریخی غلبه فرهنگ و شیوه دانشنامه نویسی بر بسیاری از محققین است. وجود چندین دانشنامه کوچک و بزرگ در حوزه مطالعات اسلامی موجب شده در سی سال اخیر تعدادی محقق و نویسنده تربیت و یا فعال شوند که عموما عادت به مسئله بینی در مطالعات ندارند بلکه بیشتر به نوشتن گزارش های کلی و اجمالی و به تعبیری کلیات ابوالبقا نویسی عادت کرده اند. این سبب شده که شیوه های تحقیق تاریخی با نظر به جزئیات مسائل و مبتنی بر بررسی های موردی کمتر مورد اقبال قرار گیرد. این شیوه به ویژه در مورد نویسندگانی دائره المعارفی بیشتر صادق است که بر اساس سفارش و نه پژوهش های هدفمند مقاله می نویسند، آن هم نه سالی یکی و دو تا بلکه سالی ده ها مقاله کوچک و بزرگ. برخی از مجلدات این دانشنامه ها را ورق بزنید می بینید نویسنده عزیزی بیش از یک ششم صفحات مجلدی ۷۰۰ صفحه ای را به تنهایی نوشته است، از مقاله ای درباره عالمی مسلمان تا فلان قوم و بهمان اصطلاح و یا درباره فلان فرقه و بهمان کشور. بیست صفحه دائره المعارفی مقاله درباره یک شخصیت مهم نوشته اما به دلیل ماهیت دائره المعارفی مقاله، نوشته در حد کلیات است و مسئله محور نیست. در نتیجه کمکی به رشد مطالعات در آن حوزه خاص نمی کند.
دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۹:۴۹