از نویسنده این سطور تاکنون یادداشت های زیادی در نقد آنچه امروزه در حوزه مطالعات حدیثی در داخل کشور به نام طریقه فهرستی شناخته می شود منتشر شده. به عنوان یک نظریه، طریقه فهرستی نکات مثبت البته دارد اما بسیاری از مشکلات را در فهم اسناد حدیث حل نمی کند و یا اینکه تفسیر غلطی از آنها ارائه می دهد. در مقابل من معتقدم شیوه دیگری در نقد احادیث کتاب های حدیثی شیعی قابل عرضه است که تاکنون در نوشته های پراکنده خودم و نیز در کتاب امامت و غیبت (چاپ بریل به زبان فرانسه) تنها از کلیاتی از آن و یا نتایج آن شیوه بهره برده ام و آن شیوه ای است که من آن را طریقه تحلیل متن -سند ـ نسخه نامیده ام. این نظریه بر این نکته استوار است که تحلیل و نقد و تاریخگذاری احادیث بدون توجه به سه عنصر اساسی در حدیث ممکن نیست: متن حدیث از حیث نقد درونی، سندی که با آن متن حدیث نقل شده و نسخه اصلی که آن سند در آن روایت شده. طریقه فهرستی اساس تحلیلش بر فهارس قدیمی شیعی است که به نظر من اطلاعات آن فهارس دخلی در روایت احادیث ندارد. قدما شیوه های نقد حدیثی شان به مراتب دقیقتر از طریقه معروف به فهرستی است. این در حالی است که قدما توجهی به فهارس روات نداشته اند و از همان شیوه های معروف در میان رجالیان قدیم (و از جمله رجالیان اهل سنت) استفاده می کرده اند. بنابراین شیوه قدما ارتباطی با طریقه فهرستی ندارد. تفصیل سخن را به نوشته های بعد موکول خواهیم کرد...
پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۴