آقای محمد باقر ملکيان در شماره بسيار مفيد و مختص شريف مرتضی از مجله کتاب شيعه مقاله ای دارند درباره نسبت کتاب ذريعه شریف مرتضی و عده شيخ. احتمال می دهم الآن نظر نويسنده درباره اين موضوع تغيير کرده اما چون محتوای اين مقاله با آنچه قبلاً از نويسنده اين سطور منتشر شد مخالف است مناسب ديدم اينجا به دو سه نکته اشاره کنم؛ به ويژه اينکه در اين مقاله نسبتی به مقام شريف مرتضی داده شده که مطلقاً شايسته مقام علمی آن عالم جليل القدر نيست.
ما قبلاً گفتيم کتاب ذريعه بعد از عده نوشته شده اما علت شباهت مطالب ذريعه با کتاب عده اين نيست که شريف مرتضی از روی کتاب شيخ اقتباس کرده. بلکه اين شيخ طوسي است که یادداشت ها و تعليقات و تقريرات درسی خود که در محضر شريف مرتضی تنظيم کرده بوده علاوه بر برخی از آثار متقدم اصولی استادش را در کتابش عدة الأصول مورد اقتباس قرار داده است. البته شيخ منابع ديگری هم در اختيار داشته و از جمله آثار اصولی قاضي عبد الجبّار و ابوالحسين بصري. اما اساس اصلی کتاب او همانا مباحث و افادات استادش است که بعداً خود شريف مرتضی در تأليف کتاب ذريعه از آن امالی و تقريراتی که شاگردان از روی درس هايش تنظيم کرده بودند استفاده کرده است. کتاب عدة بنابراين قبل از ذريعه و در واقع قبل از ۴۳۰ ق نوشته شده است. آقای ملکيان مطلب را وارونه ديده اند و معتقدند شريف مرتضی نه تنها در تأليف ذريعه از عده شيخ بهره برده حتی گاهی انتقاداتی را به شيخ وارد می کند و در واقع کلامش ناظر به مطالب شيخ است. آقای ملکيان با اين وصف از آنجا که اقتباس های شيخ را از برخی مطالب شريف مرتضی و "ذريعه" او ملاحظه فرموده اند دست آخر گفته اند کتاب عده دو تحرير داشته و شيخ ويرايش جديدی از کتاب خود بعد از تأليف کتاب ذريعه فراهم کرده است. همه اين سخنان به دليل اين است که ايشان توجه نداشته اند که شيخ در عده از کتاب های متقدم اصولی شريف مرتضی و مهمتر از آن از تقريرات درس او بهره برده و شباهت دليلش اين است. علاوه بر اين، ايشان اين تصور باطل را ارائه داده اند که شريف مرتضی از کتاب شاگردش تأثير گرفته و حتی در مقام نقد سخنان او هم بوده است. برخی از شيعه شناسان غربی هم اين اشتباه را مرتکب شده اند. روشن است که اين سخن به کلی باطل است. شريف مرتضی در چنان مقام و جايگاه بلند علمی و اجتماعی بوده است که نه نيازی به نظر کردن به اثر شيخ داشته و نه موقعيتش به شکلی بوده که در کتاب خود اثر شاگردش را نقد کند. بسياری از آنچه شيخ در اصول دارد از شريف مرتضی است و او از سفره علمی شريف مرتضی بهره مند بوده است. باری علت اين ارزیابی های غلط يک چيز بيش نيست و آن اين تصور نادرست است که مطالب موجود در ذريعه و عده همه مطالبی است ابتکاری و بی سابقه و بنابراين اگر شريف مرتضی در مقام انتقاد از بحثی اصولی است که شيخ قبلاً متعرض آن شده يعنی او نظر به مطالب شيخ و انتقاد از آن دارد. خير چنين نيست. انتقادات شريف مرتضی ناظر به کتاب های العمد و شرح العمد و ديگر آثار قاضي عبد الجبّار و برخی ديگر از شيوخ معتزله و يا برخی آثار اصولی شافعيان و حنفيان است و چون اين مطالب را شيخ گاه در مقام نقل صرف و گاه در مقام تأييد تکرار کرده اين توهم ايجاد شده که نقد شريف مرتضی ناظر به مطالب شيخ است. به طور نمونه وقتی که شريف مرتضی در مقدمه ذريعه به درج برخی مباحث زائد در اصول فقه انتقاد می کند نظرش به آثار اصولی متکلمان و به طور خاص قاضي عبد الجبّار است و نه شيخ طوسي (همين انتقاد را هم ابو الحسين بصري در المعتمد نسبت به العمد و شرحش دارد). اين نکته هم که شيخ ويرايش جديدی از عده تنظيم کرده است بر اساس تصور غلط پيشگفته برای آقای ملکيان ايجاد شده. تفاوت عبارات به کار گرفته شده از سوی شیخ برای شريف مرتضی در نسخه های موجود عدة الأصول که برخی نشان از حيات شريف مرتضی و برخی ناظر به مرگ اوست حاصل تصرف کاتبان است و نه قلم شيخ. کتاب عده بی ترديد قبل از ذريعه نوشته شده است. به عنوان کلام آخر اين شاهد را هم اشاره کنم که شيخ در بحث قياس در عدة که اواخر کتابش است از ذريعه نقل نمی کند بلکه از موصليات نقل می کند (قبلاً در اين زمينه نوشته ام) و بنابراين حتی در اواخر کتاب هم هنوز ذريعه تحرير نشده بود؛ ولله الحمد اولاً وآخرا.
چهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۲