ابن طاوس در آثارش از کتاب ها و متن های بسیاری نقل می کند. بخشی از این نقل ها از کتاب های کهن امامیه و از اصول و مصنفات قدیم آنهاست. برخلاف ابن ادریس که گویا تنها گزیده هایی از شماری از کتاب های قدما در حدیث را شاید در مجموعه ای کشکول مانند و مشابه مجموعه های جباعی در اختیار داشته ابن طاووس از نقل هایش بر می آید که نسخه های کتاب ها را مستقلا در اختیار داشته و البته شماری از ‌آنها را در کتابخانه شخصی خود داشته و شماری را هم در کتابخانه های حله و بغداد دیده بوده است. خوشبختانه شماری از منابع او شناسایی شده و کسانی مانند مرحوم محمد حسن آل یاسین و اتان کالبرگ در شناسایی آن متن ها کوشش هایی کرده اند. یکی از پرسش های اساسی این است که چرا با وجود آنکه این کتاب ها در اختیار ابن طاوس بوده اما بعد از عصر او بسیاری از آنها از میان رفته است؟ بخشی از این آثارمفقود اصول کهن حدیثی امامیه و مصنفات مهم آنان در حدیث بوده است که بعد از عصر ابن طاوس دیگر هیچ نشانی از آنها سراغ نداریم. چرا علمای شیعه در حله و بغداد و نجف سعی نکردند با استنساخ نسخه های نادر این کتاب ها از نابود شدن آنها جلوگیری کنند؟ در مواردی می دانیم که ابن ادریس با استنساخ کتاب هایی آنها را حفظ کرده است. ابن طاوس شاید کمتر در این کار فعال بوده. بعد از او بیشتر این کتاب ها از میان رفت. تعدادی از آنها شاید به دست کفعمی و جباعی رسید و یا تعداد کمتری به دست حسن بن سلیمان الحلی. البته بیشتر آنچه کفعمی در کتابهایش نقل می کند به واسطه ابن طاوس است. اما به هرحال او کم و بیش به بخشی از این آثار مفقود دسترسی داشته و البته نقل هایی از آنها را در آثارش و از جمله مجموع الغرائب و برخی دیگر از نوشته هایش آورده است. اما جالب این است که حتی بخش عمده آثار او هم از میان رفته و بدین وسیله آن نقل ها هم دیگر عمدتاً در دست نیست. چند کتابی هم در دست علی بن عبد الکریم النیلی بوده اما همان ها هم به دلیل عدم استنساخ از میان رفته است. معلوم نیست اگر صفویه به قدرت نمی رسیدند و بزرگی مانند علامه مجلسی همت نمی کرد چه بر سر باقیمانده آثار امامیه می آمد؟


یک توضیح:

در اینکه تعداد محدودی از نسخه های کتابخانه شخصی ابن طاووس و یا نسخه هایی که او استفاده کرده بوده بعداً تا مدتی همچنان در اختیار بوده تردیدی نیست. از آثار ابن طاووس دست کم یک نسخه به خط خود او امروزه موجود است (کتاب ملاحم و فتن او). نسخه ای هم از کفایه الطالب کنجی شافعی موجود است که زمانی مورد استفاده ابن طاووس بوده و گواهی بر آن دیده می شود.

کتاب انیس النفوس را دیده ام. کتاب قابل استفاده ای است اماباید دید نسبت به نوشته های سابق در موضوع کتابخانه ابن طاووس چقدر متفاوت است و نکته تازه ای در بر دارد.
دوشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۴:۳۱