به تازگی کتابخانه مجلس و با همت مدير دانشمند آن آقای رسول جعفريان و با مقدمه آقای محمد عمادی حائري بخشی از نسخه خطی کتاب ابانه هوسمي که همراه است با حواشی و زوائد آن و محفوظ در کتابخانه مجلس به صورت نسخه برگردان به چاپ رسانيده است. نويسنده اين سطور تاکنون اين چاپ را از نزديک نديده است. آنچنانکه در سايت کتابخانه مجلس ديدم، گويا همراه اين کتاب عکس کامل نسخه خطی کتاب الإبانة به صورت ديجيتالی در يک سی دی عرضه شده است. اين کار از کارهای بسيار خوب کتابخانه مجلس است و البته در يکی دو سال اخير از اين دست کارهای شايسته خوشبختانه در پرونده کاری مدير کنونی کتابخانه کم نيست. نگارنده کما اينکه گفتم تاکنون اين کتاب چاپی را نديده ام، اما از سالها پيش و به لطف مدير اسبق کتابخانه مجلس جناب آقای ابهری عکسی از نسخه الإبانة در اختيار دارم و از آن بهره می برم. ده سالی پيش آقای ابهری کاری مستقل درباره کتاب الإبانة و نسخه خطی کتابخانه مجلس را به نويسنده اين سطور پيشنهاد کردند و همان زمان هم نسخه ای کاغذی و نيز ديجيتالی از کتاب بدين منظور لطف کردند. متأسفانه مشغله های متعدد مانع از انجام چنين کاری در آن سالها شد، اما بعدها با دسترسی به نسخه های خطی بيشتری درباره فقه زيدی زمينه ای فراهم شد برای تدوين مقاله ای مفصل درباره کتاب ابانة و همچنين شروح و زوائد آن که همينک در يکی از مجلات اروپايی در دست انتشار است. در اين يادداشت کوتاه تنها به چند نکته ای اشاره می کنم و تفصيل را به همان مقاله وا می گذارم. با اين وصف در چند يادداشت ديگر هم که در پی همين يادداشت در همين سايت منتشر خواهد شد، برخی نکات ديگر را در همين رابطه و به ويژه با عنايت به چاپ عکسی کتاب زوائد الإبانة مجلس ارائه خواهيم داد. بهانه يادداشت کنونی چند نکته ای است که با مطالعه مقدمه جناب حائری به نظرم رسيد و مناسب ديدم برای استفاده خوانندگان کتاب چاپی مجلس ارائه دهم. اين مقدمه را جناب حائری به لطف برای نويسنده اين سطور فرستادند و همينجا بر خود لازم می بينم که از لطف ايشان تشکر کنم.
نکته نخست درباره نويسنده کتاب الإبانة است، ابو جعفر هوسمي که از او آثار متعددی را می شناسيم: کتاب الابانة که متن آن در ضمن نسخه کتابخانه مجلس و البته چندين نسخه ديگر موجود است. اين کتاب مجموعه ای از فتاوی ناصر اطروش را بر اساس آثار خود ناصر و يا مجموعه هايی از فتاوی گردآمده او به دست می دهد. خود ابو جعفر هوسمي بعدا شرحی بر اين کتاب نوشت و در حالی که در اصل کتاب الإبانة تنها فتاوی ناصر را بر اساس نصوص و يا مبانی فقهی ناصر ارائه داده است، در شرح خود، هوسمي متعرض ادله و خلافات فقهی می شود و دست به تخريجات و اجتهادات و اختيارات گسترده ای می زند، به نحوی که کتاب ابانه و شرح آن از جمله مهمترين کتابهای فقه ناصری ابتدا در ايران و سپس يمن گرديد و مرجعی بود برای آشنايی با فقه ناصر و البته فقه خلافی اهل بيت در مقايسه با فقه اهل سنت. کتاب شرح الإبانة هوسمي الته موجود است و چندين نسخه از آن به صورت پراکنده در کتابخانه های يمن و يا با ريشه های يمنی در اختيار است. ابانه را هوسمي در اصل در يک مجلد نگاشته بوده است؛ اما شرح آن در ۴ مجلد است. در مقدمه آقای حائری تصور شده که شرح هوسمي تنها تا سده هفتم قمری موجود بوده که بدين وسيله بايد تصحيح گردد (نک: ص ۱۱ مقدمه). جناب حائری البته به برخی از نسخه های کتاب ابانة و شرح آن اشاره داشته اند؛ اما تصور ايشان ظاهرا اين است که اين شرحها مربوط است به زوائد ابانة که وسيله ديگران نوشته شده است و نه هوسمي. در حقيقت برخی از نسخه های خطی ابانه که اينک موجود است، مربوط است به تعليقات و زوائد گوناگون ابانه و برخی هم عينا متن شرح هوسمي است. از آنچه از مقدمه شرح الإبانة هوسمي بر می آيد، هوسمي شرح خود را بعد از اتمام کتاب الإبانة نوشته بوده است (مقايسه با اظهارات آقای حائری، در ص ۱۰). از کتابهای ديگر هوسمي همچنين بايد الکافي را نام برد که فقه خلافی است و تنها منحصر به فقه ناصر نيست و در آن آرای هادويان هم مورد توجه قرار گرفته است. در يکی از نسخه های اين کتاب، نام کتاب به صورت الإحاطة بمذهب السادة آمده که البته کتاب چيزی نيست جز کتاب الکافي هوسمي. بدين ترتيب کتاب الإحاطة چيزی جز کتاب الکافي نيست (مقايسه کنيد با اظهار مخالف آقای حائري، در ص ۱۰ مقدمه). بر خلاف اظهار آقای حائری (نک: ص ۱۰)، نام ديگر کتاب الکافي، الجامع الکافي هم نبوده، بلکه الجامع الکافي مورد اشاره در زوائد الإبانة، کتابی است از ابو عبدالله العلوي، فقيه زيدی کوفه. باری هوسمي کتاب جامع داشته، اما آن کتابی ديگر از او بوده که همينک از ميان رفته است؛ ظاهرا در دو تحرير چرا که از آن دو در منابع زيدی به "الهوسمي في جامعيه" اشاره می کنند. هوسمي کتاب ديگری هم داشته به نام تعليق العمد که نوشته ای بوده شرح گونه در سنت "تعليق" نگاری معتزليان بر کتاب اصولی قاضي عبدالجبار موسوم به العمد. جناب حائری در انتساب اين کتاب به هوسمي ترديد کرده اند، که وجه آن را نمی دانم. تکه هايی از کتاب ديگر هوسمي با نام اصول الديانات هم باقی مانده، در ضمن نسخه های خطی و از جمله نقلهايی در زوائد الإبانة مجلس. آقای حائري در خصوص مقصود از "قال الشيخ في الشرح" در حواشی و زوائد ابانه اظهار کرده اند که با وجود اينکه می دانيم مقصود شرح هوسمي بر ابانه است، اما از آنجا که در يکجا در اين نقلها از ابو الفضل بن شهردوير، نويسنده تفسير کتاب الله ياد شده که از علمای نيمه سده هفتم است، ترديدی در اين مسئله به وجود می آيد (نک: ص ۱۱ مقدمه آقای حائری). البته مقصود از اين عبارت همواره شرح هوسمي است که به صورت گسترده در زوائد ابانه از آن نقل می شود، اما در مورد نقل از ابو الفضل، بايد گفت که برداشت ايشان ناشی از قرائت نادرستی از جمله ياد شده است؛ در حقيقت در نسخه خطی زوائد، از ابو الفضل بن شروين ياد شده و نه ابو الفضل بن شهردوير. ابن شروين از عالمان و متکلمان و شاگردان قاضي عبدالجبار بوده که خود از معاصران اندکی کهنسالتر هوسمي قلمداد می شده است (برای او نک: مقاله مشترک نويسنده اين سطور و زابينه اشميتکه در استوديا ايرانيکا؛ در دست انتشار). ابانه هوسمي و شرح آن خيلی زود راهی يمن شد و از اواخر سده ششم و بعد از آن زيديان يمن با ابانه و شرح هوسمي و حتی برخی از زوائد و تعليقات ناصريان ايران بر آن آگاهی يافتند. اين مطلب که به خوبی بر اساس نسخه های خطی و کتابهای طبقات زيديان يمن گواهی می شود، مخالف گفتار آقای حائری است که اظهار فرموده اند، پس از سده های نهم و دهم اين کتابها به يمن رسيد (ص ۱۱).
نکته ديگری که بايد اشاره کرد، تاريخی است که برای زمان مرگ هوسمي بر روی جلد کتاب چاپ مجلس عنوان شده است: تاريخ ۴۵۵ق. اين تاريخ مرگ در هيچ منبع کهنه ای گواهی نشده و فقط وسيله پاره ای از نويسندگان معاصر زيدی يمن اشتباها برای هوسمي ثبت شده که بدين وسيله بايد اصلاح گردد. البته با اين وصف بايد تأکيد کرد که هوسمي در نيمه سده پنجم فعال بوده است.
نکته آخر در مورد محمد بن صالح گيلاني است که زوائد الإبانة را گردآورده است. بر روی جلد کتاب چاپ مجلس، زمان حيات او به صورت "زنده در تاريخ ۷۰۰ ق" ثبت شده است (جناب حائري حتی در ضمن مقدمه احتمال داده اند که محمد بن صالح اوائل سده هشتم قمری همچنان زنده بوده است؛ نک: ص ۲۲). نخست اين توضيح را بدهم که نام کامل او که در برخی منابع زيدی ذکر شده و من هم تفصيلا در مقاله مربوط به زوائد الإبانة توضيح داده ام و از او اسناد متعدد باقی است، محمد بن صالح بن مرتضی التيهامي (؟) اللياهجي است. او بنابر اسنادی که موجود است، متولد هفتم رمضان ۶۰۸ و درگذشته رمضان ۶۷۵ ق است و بنابراين بيست و پنج سالی قبل از سال ۷۰۰ ق درگذشته است. بدين ترتيب او معاصر ابوالفضل بن شهردوير ديلمي، نويسنده تفسير کتاب الله است و البته می دانيم که از مهمترين عالمان ناصری مذهب شمال ايران در سده هفتم قمری بوده است. دنباله توضيحات درباره زوائد الإبانة را به حلقه دوم اين سلسله يادداشتها وا می گذاريم.
يكشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۱۱