آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۶۷٫۴۲۷ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱۷۲ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۲٫۳۶۰

پر بازدیدترین یادداشت ها :

فقهای سنی در حدود بيش از یک صد سال پيش، نوگرایی و تجدید اجتهادی را از دو طریق دنبال می کردند. یکی از طریق بازگشت به شیوه قیاسی سنتی و بهره گیری از آن برای ارائه نظرات نوین فقهی و دیگری بهره برداری از مقاصد شریعت در مباحث اجتهادی. فقها در استفاده از طریقه مقاصد شریعت این سعی را داشتند که موجبات تجديد فقه سنتی را فراهم کنند و از دیگر سو، برای مشروعیت بخشی به تازه های فکری و نهادهای نوین که طریق قیاس فقهی و اجتهاد سنتی امکان آن را ارائه نمی داد، از آن بهره گیرند. البته مقاصد شریعت که از سوی اصلاح طلبان اسلامی مطرح شد، از نداشتن ساز وکارهایی مشابه فقه سنتی رنج می برد. از دیگر سو در برابر رویکرد احیاءگران اسلامی که رویکردی اصالت طلب و سنت گرا داشتند ، شیوه مقاصد شریعت تضعیف شد و مقاصد شریعت تنها در شکلی از اشکال تعلیل فقهی در چارچوب تنقیح مناط مطرح شد . در دهه هشتاد قرن بیستم فقهای سنی در جستجوی راهکارهای تغییر، دیگر بار به سوی مقاصد شریعت کشانیده شدند. اما بازگشت به فقه مقاصد در نتیجه نقد فقه قیاسی و یا شیوه اجتهادی اصالت گرا نبود ، بلکه آنان گاه از شیوه قیاس فقهی و گاه از طریق فقه مقاصد در سایه رویکرد کلی طریقه سلفی گرایانه یا به تعبیر بهتر اصالت گرایانه بازگشت به قرآن و سنت و بویژه سنت بهره می گرفتند . در حقیقت کمتر کوششی در دنیای اهل سنت در راستای نقد علم اصول و یا طریقه قیاسی انجام شده و آنچه در فقه معاصر سنی و به ویژه فقهای احیاء گری غلبه دارد ، گرایش به جریان نص گرايی اصالت طلب است که در نزد فقها و احیاء گران مسلمان عمومیت یافته است .

البته کسی مانند سید قطب گرچه اصالت گرا بود ولی او این اصالت گرایی را در قرآن می جست در حالی که احیاء گران سلفی معاصر آن را در سنت می جویند . به ویژه با گرایش به چاپ آثار حدیثی و ادبیات حنبلی در عربستان سعودی در دو سه دهه اخیر باید این گرایش را متمایز با دیگر گرایشهای اصالت گرایی اسلامی معاصر مورد بررسی قرار داد .

اصلاح طلبان اسلامی که مناسبات میان جهان اسلام و غرب را در چارچوب ترقی غربیان و انحطاط مسلمانان ارزیابی می کردند و ریشه استعمار را در همین مسئله می دانستند ، راه تعدیل موازین را در این چالش ، یادگیری از آنان و بهره وری از دانش و شیوه های ترقی آنان می دانستند و تنها این راه را برای رقابت با آنان شایسته می دانستند . آنان این شیوه را براین اساس بنیاد می نهادند که میان اسلام و ارزشهای غربی تناقضی درکار نیست و از اینرو در راستای تجدید اندیشه و فقه اسلامی می کوشیدند و در پی تجدید پروژه جامعه و دولت بودند . در مقابل اسلام احیایی اسلام هویت و خصوصیت بود ، از اینرو نمایندگان این تفکر از عصر رشید رضا به بعد از شیوه مصالح و مقاصد شریعت به تدریج به سوی شیوه اصالت گرایی گراییدند و بازگشت مستقیم به نصوص و حلال و حرام فقهی را مد نظر قرار دادند. احیاء گران در کنار تاکید بر اصالت ، نقد غرب و ارزشهای غربی را دنبال کردند و در چارچوب دو اصل اساسی استخلاف و تکلیف انسان در عالم ، به بررسی و عرضه رویکرد تفسیری خود از تاریخ و جامعه و انسان پرداختند .

جالب اینکه رشید رضا خود در دوره ای که سخت تحت تاثیر استادش محمد عبده قرار داشت ، و کتاب او با عنوان رساله التوحید در کنار ترجمه احمد فتحی زغلول از کتاب سر تقدم الانجلیز السکسون و کتاب تحریر المراه قاسم امین را از مهمترین نوشته های فکری آن زمان قلمداد می کرد (نک: مجله المنار ، شماره های اول و ۱۵ یولیو و ۲۶ اغسطس ۱۸۹۹ ) و حتی پس از درگذشت محمد عبده دستور ( قانون اساسی و پارلمان ) را مساوی با شورا می دانست و در راستای تایید جنبش مشروطه عثمانی که بر اساس آن در ۱۹۰۸ م قانون مشروطه عثمانی را تجدید کردند و سلطان عبد الحمید را در سال ۱۹۰۹ از سلطنت خلع کردند ، حرکت می کرد ، ولی با این وصف پس از جنگ جهانی راه به سوی اندیشه سلفی و اصالت گرایی گذاشت .

پس از جنگ جهانی اول نظام های سیاسی عربی و اسلامی ، تئوریها و پیشنهادات فقهی و حقوقی اصلاح طلبان را در قانونگذاری مورد بهره برداری قرار دادند (به بویژه در ساختارها و پروژه های احوال شخصیه) . در مصر در قانون اول احوال شخصیه در سال ۱۹۲۰ م گرایش عمومی، اصلاح طلبانه بود و از دستاوردهای فقه اصلاحی مانند شيوه محمد عبده بهره برده شد؛ حتی در مورد قانون مشابه سوری در سال ۱۹۵۳ م نیز کم و بیش می توان چنین چیزی را گفت. این درحالی بود که میل عمومی در میان متفکرین اسلامی ، گرایش به احیاء طلبی و اصالت گرایی بود .
چهارشنبه ۸ فروردين ۱۳۸۶ ساعت ۱۵:۱۰
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت