آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۷۹٫۵۷۱ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۶۹۱ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۱۳۴

پر بازدیدترین یادداشت ها :


در شماری از تحقيقات درباره تاريخچه عقيده به تحريف قرآن و از جمله در مقاله آقای حسين مدرسی در اين زمينه که به فارسی هم ترجمه شده اين مطلب عنوان شده که جاحظ نخستين کسی است که اين اتهام را نسبت به شيعيان امامی مطرح کرده است (اين مقاله بهترين و محققانه ترین مقاله ای است که تاکنون درباره رد اعتقاد به تحريف قرآن در زبان انگلیسی نوشته شده). به نظر من اين مطلب درست نيست. دقت در عبارات مورد استناد در رساله حجج النبوة نشان می دهد آنچه جاحظ از آن سخن می گويد بحث تحريف نيست و فقط اشاره به عدم باور اماميه (به تعبير او: روافض) نسبت به مصحف زيد بن ثابت و باورمندی به قرائت (مصحف) ابن مسعود دارد. عبارت جاحظ را اينجا نقل می کنم (رسائل، ۳/ ۲۳۳ تا ۲۳۴):
"فصل منه: و لو كان زيد من آل أبي العاص أو من عرض بني أمية لوجد ابن مسعود متعلقا، و لو كان بدل زيد عبد الرحمن بن عوف لوجد إلى القول سبيلا، و لو كان [غير] ابن مسعود رجلا من بني هاشم لوجد للطعن موضعا، و لو كان عثمان رضي اللّه تعالى عنه استبد بذلك الرأي على علي بن أبي طالب رضي اللّه تعالى عنه و سعد و طلحة و الزبير رحمهم اللّه و جميع المهاجرين و الأنصار لوجد للتهمة مساغا. فأما و الأمر كما وصفنا و بينا فما الطاعن على عثمان إلا رجل أخطأ خطة الحق و عجل على صاحبه، و لكل بني آدم من الخطأ نصيب و اللّه عز ذكره يغفر له و يرحمه. و الذي يخطئ عثمان في ذلك فقد خطأ عليا و عبد الرحمن و سعدا و الزبير و طلحة و ما عليه الصحابة. و لو لم يكن ذلك رأي علي لغيره، و لو لم يمكنه التغيير لقال فيه، و لو لم يمكنه في زمن عثمان لأمكنه في زمن نفسه، و كان لا أقل من إظهار الحجة إن لم يملك تحويل الأمة، و كان لا أقل من التجربة إن لم يكن من النجح على ثقة، بل لم يكن لعثمان في ذلك ما لم يكن لجميع الصحابة و أهل القدم و القدوة. و مع أن الوجه فيما صنعوا واضح بل لا نجد لما صنعوا وجها غير الاصابة و الاحتياط و الاشفاق و النظر للعواقب و حسم طعن الطاعن. و لو لم يكن ما صنعوا للّه تعالى فيه‏ رضا لما اجتمع عليه أول هذه الأمة و آخرها. و إن أمرا اجتمعت عليه المعتزلة و الشيعة و الخوارج و المرجئة لظاهر الصواب واضح البرهان على اختلاف أهوائهم و بغيتهم لكل ما ورد عليهم. فان قال قائل: هذه‏ الروافض‏ بأسرها تأبى ذلك و تنكره و تطعن فيه و ترى تغييره (در اصل نسخه ها: لغيره)؟ قلنا: إن الروافض ليست منا بسبيل، لأن من كان أذانه غير أذاننا و صلاته غير صلاتنا و طلاقه غير طلاقنا و عتقه غير عتقنا و حجته غير حجتنا و فقهاؤه غير فقهائنا و إمامه غير إمامنا و قراءته غير قراءتنا و حلاله غير حلالنا و حرامه غير حرامنا فلا نحن منه و لا هو منا. و لأي شي‏ء جانب عن قراءة ابن مسعود؟ فو اللّه ما كان أحد أفرط في العمرية منه و لا أشد على الشيعة منه! و لقد بلغ من حبه لعمر رضي اللّه تعالى عنه أن قال: لقد خشيت اللّه تعالى في حبي لعمر! فلم يحامون عنه و هو كان شجاهم لو أدركهم؟"

همانطور که اينجا ملاحظه می کنيد جاحظ اماميه را متهم به عقيده تحريف قرآن نمی کند. او ضمن تصريح بر اينکه جميع مذاهب و فرق و حتی شيعيان بر تماميت قرآن و صحت مصحف عثمانی تأکيد دارند می گويد اگر کسی روافض را به عنوان مخالف ذکر کند اين مخالفت اهميتی ندارد و بعد در توضيح مخالفت آنان تصريح می کند که روافض (اماميه) بر مصحف زيد بن ثابت طعن می زنند و آن را انکار می کنند و به قرائت ديگری باور دارند. اين مصحف را جاحظ خود معرفی می کند و به ابن مسعود در همينجا اشاره می کند. در متن چاپی رسائل جاحظ مصحح به جای "لغيره" که در دو نسخه از کتاب آمده، "تغييره" را پيشنهاد کرده که به نظر من درست نيست و با سياق عبارت و عربيت کلام هم به کلی ناسازگار است. اگر حتی خوانش نسخه ها را هم قبول نکنيم باز شايد در نسخه اصل به جای "تغييره" بوده: "تعييره" به معنای اینکه آن را (يعنی زيد و مصحفش را) نکوهش و تقبيح می کردند ("تغييره" چنانکه گفتم با سياق و عربيت متن نمی سازد). می دانيم که حتی در سده چهارم در بغداد گاهی شيعيان امامی مصحف ابن مسعود را به عنوان مصحف مقبول قرآن مطرح می کردند و گاه بر سر اين موضوع فتنه ها و مشکلاتی هم که البته ريشه سياسی داشت درست می شد. با اين همه روشن است که عدم باورمندی به جمع زيد بن ثابت و مصحف او و اعتقاد به مصحف ابن مسعود به معنای عقیده به تحريف در قرآن نيست و اينجا هم جاحظ اصلا نظرش اين نيست. اگر جاحظ که خصم رافضيان بود اين باور را به معنی اعتقاد به تحريف قرآن می ديد حتما چه در اين رساله و چه در رسالات ديگرش که مکرر بر رافضه طعن زده به اين موضوع بازمی گشت و آن را بزرگنمایی می کرد. در حالی که می دانيم جاحظ هيچ گاه چنين نکرده است. درباره مصحف ابن مسعود در منابع قديم تاريخ و حديث سخن زياد است و معلوم نيست اساسا تا چه اندازه اصل وجود مصحفی به نام او صحت داشته باشد؛ گرچه حتی تا قرن ها بعد مثلا در نقلی از قرطبی کسانی نسخه ای از مصحف او را در اينجا و آنجا نشان می گرفتند. اما هر چه هست تمايز مصحف ابن مسعود با مصحف زيد بن ثابت در حد بحث تحريف قرآن مطلقا نبوده و وقتی جاحظ عبارات بالا را می نوشته مطلقا به موضوع تحريف آنچنانکه بعدا شيعيان به باورمندی بدان متهم شدند نظر نداشته است؛ ولله الحمد أولاً وآخرا.
يكشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۸:۲۹
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت